چهارشنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۸۸

سوالاتي كه شيعه بايد جواب دهد(قسمت اول)

1.اهل تشيع حسينيه ها و فاطميه ها را به اسم دين ساخته اند حال بايد جواب بدهند كه حسينيه اعظم در زمان رسول الله در كجا قرار داشت همينطور تكايا و فاطميه ها؟

2.مداح اهل بيت و روضه خوان در زمان رسول الله چه كسي بود؟

3.در سالهاي گذشته چرا شيعه مراسم فاطميه را اينچنين در سطح وسيع انجام ندادند؟ (چرا در زمان آيت الله خميني اين مراسم بصورت رسمي گرفته نمي شدو در تقويم ها جايي براي شهادت فاطمه نبود.)

4.چرا در طول تاريخ كسي براي انجام اصل مهجور مانده ولايت فقيه قيام نكرده است؟

5.اگر حضرت فاطمه علم غيب داشتند چرا متوجه نشدند در صورت باز كردن در كشته ميشوند و يا در را باز نمي كردند و يا طوري باز ميكردند كه بين در و ديوار قرار نگيرند؟

ادامه دارد...

۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

اولا مجموعه سوالات شما بسیار بی اساس و بی پایه است و واقعا انتظار چنین سوالات پوچی را نداشتم البته وقتی که بهانه ای نداری به سراغ چنین سوالاتی میدهید که واقعا حماقت شما را نشان میدهد
خوب برای اینکه ناراحت نشوی پاسخ میدهم:(البته فکر میکنم خودت هم نفهمیده باشی که چی نوشتی)
1_اولا ساخت تکایا و حسینیه ها در حالت اصلی برای برگزاری نماز های یومیه و واجب میباشد و در روز شهادات ائمه مراسم های عزاداری را که هدف اصلی ان نشان دادن مظلومیت اهل بیت و مقامت در برابر ظلم وستم میباشد برگزار میشود و خوب است که خودتان میگویید تکایا و فاطمیه ها خوب از اینجا میزان کم خردی شما معلوم میشود خوب در زمان پیامبر امام حسین و حضرت فاطمه زنده بوده اند و لازم نبوده که تکایا ساخته شود

2_ شما مانند نویسندگان بزرگتان وقتی یک سوال بیشتر بلد نیستید ان سوال را به شیوه های مختلف میپرسید تا تعداد سوال هایتان زیاد شود اگر به پاسخ اول توجه کنید حتما جواب سوال 2 را خواهید فهمید
3_شما چشم دیدن ندارید وگرنه ااگر تو تلویزیون ببینید خواهید فهمید که این مراسم چقدر با شکوه برگزار میشود (البته به نظر خودتان این یک سوال بود ؟برو نحوه سوال پرسیدن را یاد بگیر)
4_سوال بی معنی پرسیدید پس قیام مردم برای به روی کار امدن ولایت فقیه و انقلاب اسلامی و سرنگونی حکومت طاغوت در سال 57 قیام نبود؟
(فکر کنم 500سال از دنیا عقب افتاده ای)
5_ببینید اگر صادقانه بیندیشید و در کتب صحیح بخاری و تاریخ ابن خلدون و مسند احمد حنبل و چند کتاب دیگر مطالعه کنید خواهید دانست انها قصد اتش زدن در را داشتند وامیر المومنین علی(ع) چون طبق وصیت پیامبر به ایشان و به خاطر احترام خون پیامبر دست به جنگ نزد واگر حضرت علی در را باز میکرد ایشان به شهادت میرسیدند و چراغ ولایت و امامت و هدایت خاموش می شد
البته بنده مثل شما ها سراغ این سوال ها نمیروم سراغ سوال های منطقی میروم با لینک (سوالات طلبه اهل سنت از استاد خود) به روزم بیا ببینم چه جوابی داری

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ميثم گفت...

بسم رب الحسين
دوست عزيزسوالات شما بي معني وباكنايه است اگرماحسينه فاطميه ساختيم به دستور رسول الله بوده براي حرفهايم سند دارم ويك به يك جواب شما رامفصل خواهم داد.اينج دراين چند سطر جانميشود ايميل خود رابگذاريد تابراي شما ميل كنم
ياعــــــــــــــلي

javadi گفت...

سلام عزيزم.
نه شما نه علماتون نتونستند به يازده سوال ما پاسخ بدهند.
حالا شما ميخواي پيش دستي كرده سوال بدي. مشكلي نيست جواب اين سوالاتت رو خواهم داد در وبم. اما تنها به اين شرط كه جوابهاي سوالات منو بدي. من جواب رو از شما نميخوام از علماتون ميخوام. از علماتون درخواست كن جواب بدن.
از جناب مولوي عبدالحميد. مولوي ابوعمار. مولوي عبدالمجيد. مولوي نارويي يا هر شخص ديگه . من فقط جواب ميخوام.
راستي متن بحث اونروزمون رو با جوابهام تو وبم گذاشتم. البته بدون بحث علم غيب داشتن يا نداشتن كه يه شبهه شما رو امروز جواب داده و ميگزارم.
منتظر پاسخهات به جوابهام هستم.
www.bar-ali-chegozasht.blogfa.com

معصومه گفت...

سلام مرسی که سرزدی وب شماهم قشنگه موفق باشی دوست عزیزم

فتحی گفت...

سلام
انتظار نداشتم چنین سوالات ÷وچی رو بنویسید
عزیز فقط نا از روی تعصب یکبار هم که شده خودت خودت کتابهاتون رو بخونید حتما متوجه می شیدک ه بزرگانتون چقدر به شما ظلم کردند
ابن قتیبه از بزرگان اهل سنت در حدیث طولانی خود که در آن کیفیت بیعت گرفتن از علی-علیه السلام- را برای ابوبکر نقل کرده، می گوید:
عمر به ابوبکر گفت: بیا به خانه فاطمه برویم. ما اورا خشمگین کرده ایم(فانّا قد اغضبناها).
آندو به اتفاق به سوی خانه فاطمه-سلام الله علیها- رفتند و ازبرای ورود به محضر فاطمه -علیها سلام -اذن خواستند ولی آن بانو به آندو اذن ندادند.
به ناچار آندو به نزد علی- علیه السلام- آمدند تا اووساطت کند. حضرت علی علیه السلام(بعد از مشورت با همسرش واجازه وی ) آندو را بر زهرای مرضیه وارد کرد.
وقتی آندو نزد حضرت زهرا- سلام الله علیها- نشستند،حضرت به دیوار نگاه کرد وبه آندو ننگریست.
آندو سلام دادند ولی حضرت زهرا جواب سلامشان را نداد.
اینجا ابوبکر به سخن آمد وگفت:
ای حبیبه رسول خدا ! به خدا قسم قرابت پیامبر نسبت به تو(به عنوان دختر رسول خدا) دوست داشتنی تر است برایم از قرابت ونزدیکی من به او(به عنوان پدر زن) وتو از عایشه برایم عزیزتر هستی ومن دوست داشتم وقتی پدرت از دنیا می رفت بعد از او نمی بودم ومی مردم فکر می کنی منی که تورا می شناسم وبرفضل وشرف تورا آگاهم،می آیم و مانع حق تو می شوم ومیراثت را ازرسول خدا به تو نمی دهم؟
من ازپدرت رسول خدا شنیده ام می گفت :
ما پیامبران چیزی را به ارث نمی گذاریم وآنچه از ما می ماند صدقه است.
اینجا حضرت زهرا- سلام الله علیها- فرمود :
اگر برای شما از رسول خدا- صلی الله علیه وآله - حدیثی بگویم که می شناسید آیا به آن عمل می کنید؟
آندو گفتند : بلی.
حضرت فرمود: به خدا قسمتان می دهم آیا شما نشنیدید که رسول خدا-صلی الله علیه وآله- فرمود:
«رضا فاطمة رضای وسخط فاطمة من سخطی فمن احبّ فاطمة ابنتی فقد احبّنی ومن ارضا فاطمة فقد ارضانی ومن اسخط فاطمة فقد اسخطنی؟»
یعنی: رضای فاطمه در رضای من ودشمنی وخشم فاطمه از دشمنی وخشم من است وهرکس دخترم فاطمه را دوست داشته باشد مرا دوست داشته و هرکس فاطمه را راضی کند مرا راضی کرده وهر کس فاطمه را به خشم آورد ودشمنش باشد مرا به خشم آورده وبا من دشمنی کرده است؟
آندو گفتند: بلی ما آنرا از رسول خدا شنیدیم.
آنگاه فاطمه- سلام الله علیها- فرمود:
«فانّی اشهد الله و ملائکته أنّکما أسخطتمانی وما أرضیتمانی عنکما ولئن لقیت النبی لأشکونّکما إلیه».
یعنی: خداوند وفرشتگانش را گواه می گیرم که شما دو نفر، مرا به خشم آوردید ومن هرگز از شما راضی نمی شوم واگر رسول خدا را ملاقات کنم از شما به او شکایت می کنم.
ابوبکر گفت:«أنا عائذ بالله تعالی من سخطه وسخطک یا فاطمة»
یعنی: من به خدا پناه می برم از خشم خدا وخشم تو ای فاطمه!
سپس ابوبکر کنار کشید وآنقدر گریست که کم مانده بود نفسش قطع شود.
ولی حضرت زهرا (با بی اعتنایی به گریه او)می فرمود:
«والله لأدعونّن الله علیک فی کلّ صلاه اصلّیها».
سپس ابوبکر گریان خارج شد.
(کتاب: الإمامة والسیاسة،ابن قتیبة،ج1،ص20)

در روایتی که خواندید چند نکته وجود دارد که خواهش می کنم به آنها دقت کنید:
1- فانّا قد اغضبناها.
این جمله عمر است طبق این سخن عمر اعتراف می کند که من وابوبکر فاطمه را غضبناک کرده ایم.یعنی آنان دختر رسول خدا را در فاصله ای کمتر بعد از وفات پیامبر غضبناک کردند در حالی که شایسته بود احترام پیامبر را نگه داشته واز فاطمه بجای ناراحت کردن تفقد می کردند آنان نه تنها بار غصه زهرا را کم نکردند بلکه آنرا افزودند.از سخن عمر فهمیده می شود که حتما جنایتی(سوزاندن خانه اش،منع ارثش،کشتن محسنش،سیلی بصورتش،تازیانه به بازویش و...)علیه فاطمه زهرا -سلام الله علیها- انجام داده بودند.
اینجا بایداز کسی که می گوید چنین اتفاقاتی نیافتاده بود پرسیدآن چیزی که با آنان ابوبکر وعمر،حضرت زهرا -سلام الله علیها - را غضبناک کرده بودندچه بوده است؟
2- چرا عمر به ابوکر پیشنهاد ملاقات با زهرا سلام الله علیها را داد؟
من مطمئنم آنان می دانستند که اگربر کسی، دختر رسول الله غضبناک گردد مشمول عذاب می شود لذا ترس از عذاب وترس ازرسوا شدن، آنان را بسوی جلب رضایت فاطمه کشاند. مطمئنا چنین عکس العملی از آندو به خاطر عذاب وجدانی بود که آندو گرفته بودند که منشأ این ناآرامی روحی، چیزی جز ظلم به فاطمه نبود.
3- اینکه حضرت زهرا به آنان اجازه ورود نمی داد به خاطر این بود که حضرت زهرا از آنان راضی نبود والا حضرت زهرا بزرگوارتر از آن است که دوست دارانش را به منزل خود راه ندهد.
4- رویگردانی حضرت زهرا از آندو نشان از شدت غضب آن بانو نسبت به ابوبکر وعمر بود والا اگر غضب او دریک درجه سطحی بود، حداقل به آندو نگاه می کرد.
5- حضرت زهرا با اقرار گرفتن از آندو مبنی بر اینکه این سخن«رضا فاطمه رضای وسخط فاطمه من سخطی فمن احبّ فاطمه ابنتی فقد احبّنی ومن ارضا فاطمه فقد ارضلنی ومن اسخط فاطمه فقد اسخطنی» را از پیامبر شنیده اند به آنها اعلام کرد که من هرگز از شما راضی نیستم.
دراین صورت آندو مشمول نارضایتی فاطمه وغضب آن حضرت می شوند که این غضب ونارضایتی از آندو به غضب ونارضایتی رسول خدا ودر نهایت به غضب ونارضایتی خدای تعالی باز می گردد.
شما خود قضاوت کنید وقتی که پیامبر ورسول خدا از کسانی ناراضی باشند ونسبت به آنها غضبناک باشند آیا آنها حق ولایت وخلافت دارند؟درحالی که همه می دانند که کسانی که خدا ورسولش از آنها راضی نباشند کافرند وقرآن می فرماید:«لن یجعل الله للکافرین علی المسلمین سبیلا» یعنی خداوند برای هیچ کافری حق تسلط بر مسلمانی را قرار نداده است. لذا ابوبکر وعمر حق خلافت بر مسلمین را ندارند.
6- طبق سخن ابوبکر یعنی«...من سخطه وسخطک یا فاطمه» او خودش اقرار می کند که سخط فاطمه مقرون سخط خدای تعالی است وبه خاطر همین با جهنمی دیدن خود شروع به گریه می کند.
7- از این سخن حضرت زهرا سلام الله علیها« والله لأدعونّن الله علیک فی کلّ صلاه اصلّیها» استفاده می شود که حضرت زهرا بعد ازنمازها برای آندو لعن می فرستادند وازلام«لأدعونّن»تأکید بر این مطلب استفاده می شود .
اما دلیل اینکه گفتیم حضرت زهرا سلام الله علیها آندو را بعد از نمازها لعن می کردند - که بعد از نماز دعا زود اجابت می شود- این است که(الدعا علی احد)در زبان عرب دعا به شر است ولعن جز دعا به شر معنی دیگری ندارد.

جای تعجب است بر اهل سنت با نقل چنین خبری باز بر ظالم بودن ابوبکر وعمر شک دارند.

دلتنگ کربلا گفت...

سلام
ممنون که وبلاگ بنده اومدید
مداح اهل بيت و روضه خوان در زمان رسول الله خود پیغمبر بوده است و همواره از فرزندان خ.د مدح می کرد و برای غربت آنها در آینده دیگران را تذکر می داد مثل حدیث ثقلین که سه بار فرمود سفارش می کنم شمارا به اهل بیتم
اما انها چه کردند 25 سال به دست علی جای قلم بیل دادند او که اولین مبارز صدر اسلام بود خانه نشین شد و ...
2- روضه ایام فاطمیه برای این 30 سال نیست برای 1400 سالی و ولی چرا الان پر رنگ تر شده به برکت نظام اسلامی به خاطر اینکهاز صدر اسلام تا حالا هر کس که می فهمیدند محب علیست رافضی می شد و خون مال و ناموسش حلال می شد
3- شما اول سر امامت حرف بزنیم تا به فرعش برسیم
5-اگه پیغمبر علم غیب داشتند که ابوبکر به درد خواندن سوره توبه نمب خوره چرا اونو فرستاد تا وسط راه برش گردونه
موفق باشی

ناصر آسیابانی گفت...

به نام خداوند متعال
**********
با سلام و عرض ادب خدمت شما
آدرس وبلاگتان را در کامنتتان کامل وارد نکرده بودید ولی خودم با کنکاش یافتم.
در ابتدا گفته بودید که شما بیایید جواب بدهید، تا الان که همه خراب کردند. اما بر خلاف شما می بینم که اکثر جواب ها متقن و با دلایل خوب و قانع کننده ای گفته شده است. اگر با دیده ی انصاف نگریسته باشید. اما اگر مغرضانه و یا جاهلانه نگاه کنید، بله از نظر شما همه خراب کرده اند.

اما جواب سوالات
*******
1)سوال اول شما را به دو گونه می شود پاسخ داد:
اول اینکه در زمان پیامبر حضرت امام حسین(علیه سلام) و حضرت صدیقه طاهره( سلام الله علیها) در قید حیات بودند و تکایا و فاطمیه ها کاری عبث بود.
دوم اینکه مدح خاندان رسول و حضرت علی، حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین( علیهم السلام) در احادیث بسیاری( همان طور که در کتب معتبر اهل سنت موجود است و اگر بخواهید برایتان نقل می کنم) آورده شده است. پس می بینیم که در زمان رسول الله نیز مداحی اهل بیت وجود داشته است.
****************************************************************
2)جواب سوال 2 را می توانید با مراجعه به جواب سوال اول پیدا کنید.
**************************************************************
3)در سوال 3 گفته بودید که در سال های گذشته شیعیان فاطمیه را نداشتند و تازه آن را برگزار می کنند. مفهوم سوال شما این است که ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرای مرضیه ساخته و پرداخته دست علمای شیعه امروزی است. حال من یه سوالی از شما می کنم. آیا شما در شک و شبهه قرار دارید که حضرت زهرا(سلام الله علیها) به دستور خلیفه اول و به دست خلیفه ثانی به شهادت رسیده است؟ که می گویید چرا شیعیان فاطمیه را برگزار می کنند؟
اگر به موضوع فوق شک دارید می توانم شهادت حضرت زهرای مرضیه را برایتان از کتب خود اهل سنت اثبات می کنم و اگر شک ندارید، این سوالتان سوالی عبث و بیهوده است.
*************************************************************
4)چه کسی گفته است که در طول تاریخ کسی برای اصل ولایت فقیه قیام نکرده است؟ شما بر چه اسنادی این حرف را می زنید؟
برای شما می گویم که امامان معصوم از جانب خدا ولایت داشتند بر مردم و چون از حق خود محروم شدند( بوسیله خلفای ستمگر اموی و عباسی) تمام هم و غمشان بر این بود که این اصل حفظ شدند، بر این اساس قیام مختار ثقفی نه تنها برای قصاص خون امام حسین( علیه سلام) بود بلکه به جهت اصل ولایت بود، قیام زید پسر امام سجاد(ع) بر همین اساس است. علویان که در طبرستان سکونت کرده بودند قیام های متعددی داشتند، ولی فقیه که نائب بر حق امام عصر(عج) است بنا بر این اساس دست به عمل می زند.تمام قیام هایی که از طرف شیعیان و علویان در طول تاریخ برای حکومت از دست رفته صورت گرفته به جهت اصل تشکیل حکومت اسلامی و ولایت امام و نائبش فقیه عادل بر مردم بوده است.
ضمناً تشکیل حکومت اسلامی از جانب حضرت امام خمینی(ره) بر همین اساس می باشد.
پس تا تاریخ را مطالعه نکرده ای بیهوده سخن نگو.
************************************************************
5)در مورد این سوال باید خدمتتان عرض کنم که دانش و آگاهی حضرت زهرا( در کل معصومین) بر دو قسم است:
الف)علم هایی که همانند دیگران از راه عادی بدست می آورند.
ب) علومی که از راه غیر عادی( مثل علم لدنی) حاصل می گردد.
بدیهی است که ایشان وظیفه نداشتند طبق علومی که از راه غیر عادی حاصل می شد عمل کنند بلکه تکالیف دینی آنان طبق علومی بود که از راه دینی حاصل می شد.
اگر معصومین زندگی شان بر مبنای علم لدنی باشد دیگر سرمشق و قابل پیروی نمی گردیدند.
علم معصومین به آینده مانند علوم عادی ما نیست و کسی که در راه خدا و برای او قدم بر می دارد و در مرحله ای شهادت را وظیفه خود می داند، اصلاً به سوی هلاکت نمی رود.
راستی در معصومیت حضرت زهرا(س) از گناه و اشتباه که شک نداری؟
اگر داری برایت معصومیت حضرت زهرا را از کتب خودتان اثبات خواهم کرد.
********************************************************
حال من یک سوالی می کنم:
شما جماعت اهل سنت که این همه راجع به شهادت حضرت زهرا و هجوم به خانه وحی توسط خلیفه ثانی ضد تبلیغ می کنید می توانید جواب بدهید که چرا ابوبکر در روز های آخر عمر خود صراحتاً به اشتباهش در مورد هجوم به خانه حضرت زهرا اعتراف می کند؟
شدیداً! منتظر جواب شما هستم
********************
با تعصب بیجا هیچگاه سخن نگو و به دنبال حقیقت باش

سید بحرالعلوم گفت...

با سلام و عرض ادب
با موضوع "سولاتی که باعث هدایت جوانان اهل سنت می شود " به روز هستیم وبه مناسبت ایام فاطمیه این طرح یعنی "سوالات شیعه از اهل سنت" در پایگاه بنیاد علمی پژوهشی مهدویت در حال اجراست اگر قادر به پاسخگویی هستید و مایل به این کار می باشید از حضور شما استقبال می کنیم
سید بحرالعلوم
BONYAD-MAHDI.BLOGFA.COM

ناشناس گفت...

دعایی مثل زیارت عاشورا ‏که هنوز در اصل بودنش نه تنها یقین نداریم بلکه تردید داریم را افراد ‏ی ،میگویند 40 بار بخوانید و از معصوم علیهم السلام این دستور ‏رسیده و به همه حوائج خود میرسید!!!! " این مطلب در عمومی 43 ‏درج شده شما در این مطلب بنده هتاکی و بی حرمتیی می بینید؟؟؟؟در ‏این موضوع به دو مورد اشاره کردم یکی تردید در اصالت زیارت ‏عاشورا و یکی جعل خاصیت 40 بار خواندن که در هیچ یک از اسانید ‏متصل به معصوم علیهم السلام نیست.اما وجه خنده داری که ایشان ‏فرموده اینه که:من بار ها از این زیارت جواب گرفتم!!!!.به خدا آدم از ‏این استدلالات شاخ در میآره ...دوست من وجه تصدیق و توثیق حدیث ‏آیا نتیجه گرفتن من و شما است؟؟؟اگر بنا بود این موضوع باشه که ‏معصوم علیه السلام حتما چنین موضوعی را در تحقیق حدیث منظور ‏میفرمودند.