یکشنبه، تیر ۲۸، ۱۳۸۸

بررسی صحت دعای ندبه

بررسی صحت دعای ندبه:

این دعا سند و مدرکی که آنرا به امام و یا به رسول برساند ندارد، و هیچ مدرکی برای آن نیست.

حاج شیخ عباس قمی که آن را در مفاتیح آورده غفلت و اشتباه کرده و هم مدرکی برای آن ذکر ننموده، او و مجلسی و سایرین همه نقل کرده‌اند این دعا را از کتاب ابن طاوس و چون در مستحبات مسامحه دارند دقت نکرده‌اند که ببینند ابن طاوس از که نقل کردهاست.

شما بروید تحقیق کنید ابن طاوس این دعا را از امام و رسول(ص) نقل نکرده، بلکه از بعضی از شیعیان مجهول الحال نقل کرده و عبارت کتاب او این است که می‌نویسد: «ذکر بعض أصحابنا قال: قال محمد بن علی بن أبی قرة: نقلت من کتاب محمد بن الحسین بن سفیان البزوفری دعاء الندبة وذکر أن الدعاء لصاحب الزمان».

در این عبارت ابن طاوس چند چیز روشن است:

اول اینکه سید معلوم نکرده بعضی آن اصحاب که از او نقل کرد، کیست، و نام او چیست.

دوم اینکه محمد بن حسین بن سفیان را صاحب کتب رجال مجهول الحال دانسته‌اند.

سوم اینکه محمد بن حسین بن سفیان در قرن چهارم بوده، و زمان ائمه نبوده تا از امام اخذ کرده باشد و معلوم نیست از کجا و از که این دعا را گرفته.

نه از امام اسمی برده و نه از غیر امام. خود حاج شیخ عباس در کتاب هدیه الاحباب خود (ص 106) می‌نویسد: این محمد بن حسین سفیان دعای ندبه را در کتاب خود آورده است.

چهارم اینکه گوید: این دعا برای صاحب الزمان است، «إنه الدعاء لصاحب الزمانu». خیلی خوب، ولی بیان نکرده به چه مدرک. پس معلوم شد که ابن طاوس چنانچه بحار جلد 22 ص 262 از او نقل کرده مدرک صحیحی نشان نداده است.

این دعا سند شرعی ندارد، و عقلاً نیز محال است که منسوب به یکی از امامان باشد، زیرا امام اول تا یازدهم که همه عاقل و کامل بودند می‌دانستند که امام دوازدهم بدنیا نیامده و غایب نشده و کسی که به دنیا نیامده چگونه در این دعا به او می‌گویند: «لیت شعری أین استقرت بک النوی، بل أی أرض تقلک، أو ثری، أبرضوی أم غیرها، أم ذی طوی، بنفسی أنت من مغیب لم یخل منا». یعنی: «ای کاش می‌دانستم کجا است محل نزول تو و یا کدام زمین و یا خاک تو را در بر گرفته، آیا به کوه رضوائی با غیر آن آیا به کوه ذی طوائی یا غیر آن به جان خودم قسم تو غایب شده‌ای هستی که غایب از ما نبودی». آیا معقول است که امام ششم یا امام دهم یا هر امامی بنوادة خود که به دنیا نیامده و غایب نشده بگوید: تو کجائی من می‌خواهم بیایم تو را ببینم در کدام کوه منزل کرده‌ای آیا ائمة هدی نمی‌دانستند او به دنیا نیامده و کوه‌نشین نشده مگر اینکه بگویند: خود امام دوازدهم این دعا را برای خود خوانده و از فراق خود ندبه و ناله می‌کند. آیا ممکن است امام عصر u جای خودش را نداند و بگوید: کاش می‌دانستم تو یعنی خودم کجائی و کدام زمین تو را یعنی خود مرا در برگرفته؟! آیا حیا نمی‌کنند آنان که این دعا را به او نسبت می‌دهند؟! اینان گویا امام خود را عاقل نمی‌دانند.

برگرفته از کتاب بررسی دعای ندبه از حجت الاسلام علی احمد موسوی

ادامه مطالب کتاب را میتوانید در کتاب مربوط بخوانید برای دریافت کتاب اینجا کلیک کنید.

یکشنبه، تیر ۲۱، ۱۳۸۸

تصاويري از 8سال جنگ بيهوده و متن قطعنامه سازمان ملل







تاریخ صدور قطعنامه: 1 مرداد 1366
تاریخ قبول آن توسط ایران: 27 تیر 1367
تاریخ تصویب نهایی به اتفاق آرا: 29 تیر367 1
متن انگلیسی قطعنامه از سایت رسمی سازمان ملل متحد: اینجا
با تأیید مجدد قطعنامه ۵۸۲ (۱۹۸۶)، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه باوجود درخواستهایش برای آتش بس، منازعه بین جمهوری اسلامی ایران و عراق باتلفات سنگین تر انسانی و ویرانیهای بیشتر همچنان ادامه دارد، با ابرازتأسف از آغاز و ادامه این منازعه، همچنین با ابراز تأسف از بمباران مراکزکاملاً مسکونی غیرنظامی، حملات به کشتیهای بی طرف یا هواپیماهای مسافربری،نقض حقوق بین الملل درباره بشر دوستی و سایر حقوق مربوط به درگیریهایمسلحانه،و به ویژه، به کار بردن سلاحهای شیمیایی که بر خلاف تعهدات مذکوردر پروتکل ۱۹۲۵ ژنو می‌باشد

پنجشنبه، تیر ۱۱، ۱۳۸۸

وقتي مسئولين نظام اسلامي در نهان ان كار ديگر ميكنند.(روابط پنهان مسئولين ايران با اسرائيل و آمريكا)

از برون طعنه میزند بر بایزید/ از درونش ننگ میدارد یزید

اگر بخواهیم از ابتدای انقلاب تاکنون شعرهایی که مطرح شدند را بررسی کنیم هیچ شعاری به اندازه مرگ بر اسرائیل و آمریکا و همچنین مرگ بر ضد ولایت فقیه گفته نشده باشد.

فریادها واسلاما هنوز هم گوش فلک را کرمیکند.

درحالیکه سران جمهوری اسلامی ایران تمام سران مسلمان سایر کشورها را به توجهی به اسلام متهم میکنند و از سازش های آنها با اسرائیل می نالد خود در خفا آن کار دیگر میکنند.

مسئله ایران-کنترا یکی از جنجالی ترین مسائلی بود که در حین جنگ بیهوده هشت ساله اتفاق افتاد و از آن جهت خاص که هیچ گاه اجازه داده نشد زوایای تاریک آن روشن بشود چه در ایران و چه در آمریکا

اما در ایران کنترا چه گذشت:

ماجرای ایران - کنترا (به انگلیسی: Iran Contra affair) که به ماجرای مک‌فارلین نیز معروف است، به معامله تسلیحاتی ایران با ایالات متحده آمریکا از طریق اسرائیل، در اواسط دهه ۱۹۸۰ (دهه ۱۳۶۰) باز می‌گردد که پول فروش این تسلیحات بطور پنهانی به ضد انقلابیون نیکاراگوئه موسوم به کنترا داده می‌شد.

ماجرای ایران - کنترا بعد از رسوایی واترگیت بزرگ‌ترین رسوایی سیاسی آمریکا لقب گرفت.

انگیزه و آغاز ماجرا

دولت رونالد ریگان به دلیل ممنوعیت فروش سلاح به ضد انقلابیان کنترا و همچنین کمک به آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان این معامله را انجام داد.

هیئت مذاکره کننده

هیئتی که در تاریخ 25مه1986جهت مذاکرات وارد تهران شدند عبارت بودند از:اليور نورث و رابرت مك فارلين تحلیل گر سازمان سيا جورج کیو (George Cave)، مقام شورای ملی امنیت هوارد تیچر (Howard Teicher)، و امیرام نیر (Amiram Nir) از اسرائیل.

محموله‌های ارسال شده به ایران در ایران-کنترا

اولین محموله موشک‌های تاو (به انگلیسی: TOW) در ششم اوت ۱۹۸۵ به ایران ارسال شدند. در ۱۵ سپتامبر همان سال، دومین محموله وارد تهران گردد. در همان روز بنیامین ویر (به انگلیسی: Benjamin Weir)، گروگان آمریکایی در لبنان، آزاد گردید. رونالد ریگان همان ساعت به شیمون پرز تلفنی مراتب تشکر دولت متبوعش را بخاطر هماهنگ سازی اسرائیل در انتقال تسلیحات به ایران ابراز داشت.

فاش سازی

در ۳ نوامبر ۱۹۸۶ یک روزنامه لبنانی به نام الشراع نوشت که رابرت مک فارلین مشاور امنیت ملی ریگان در یک ماموریت مخفیانه به همراه یک کیک و یک انجیل امضا شده توسط ریگان به تهران سفر کرده تا از طریق فروش سلاح به ایرانیان از کمک آنان برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان استفاده کند.

رسوایی در ایران

کسی که این اطلاعات را در اختیار الشراع قرار داده بود مهدی هاشمی بود و وی نیز این اطلاعات را از امید نجف آبادی دریافت کرده بود. ایران در آن زمان چنین نشان داد که هیاتی بدون هماهنگی قبلی جهت مذاکره به ایران آمده و هیچ یک از مقامات ایران نیر حاضر به مذاکره با آنان نشده اند. مهدی هاشمی (برادر داماد آیت الله منتظری و مسئول نهضت های آزادی بخش سپاه پاسداران)و امید نجف آبادی (نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و قاضی شرع سابق اصفهان) دستگیر و مدتی بعد به اتهاماتی که هیچ ربطی به ماجرای مک فارلین نداشت محاکمه و اعدام شدند.

در سال های اخیر و پس از گذشت بیش از بیست سال سیاست‌مداران ایران انجام این معامله تقریبا به طور کامل را پذیرفته اند و هاشمی رفسنجانی در حال انتشار کتابی به نام «مک فارلین یا رسوایی کاخ سفید» است.

رسوایی در آمریکا

در ۲۵ نوامبر سال ۱۹۸۶ فاش شد که سرهنگ الیور نورث از کارکنان شورای امنیت ملی ایالات متحده آمربکا ترتیبی داده بود که سود ۱۰ تا ۳۰ میلیون دلاری فروش اسلحه به ایران به شورشیان کنترا پرداخت شود. در حالیکه پیش از آن کنگره ایالات متحده آمریکا چنین اقدامی را از اساس غیرقانونی کرده بود. انتشار این اخبار ریگان را واداشت تا آدمیرال جان پویندکستر مشاور امنیت ملی را که در سال ۱۹۸۵ جانشین مک فارلین شده بود به همراه اولیور نورث از کار برکنار کند.

بدنبال این ماجرا ریگان کمیته مشترک ریاست جمهوری و کنگره را به ریاست سناتور سابق جان تاور مامور رسیدگی به این ماجرا کرد. کمیسیون تاور بعدها اعلام کرد که ریگان از اقدامات زیردستانش در شورای امنیت ملی در ماجرای ایران - کنترا خبر نداشته‌است هرچند که افرادی نظیر دونالد ریگان رئیس ستاد کارکنان ریاست جمهوری ایالات متحده آمریكا، کاسپارواینبرگر وزیر دفاع و جرج شولتز وزیر خارجه به دلیل تعلل در جلوگیری از این قانون شکنی مورد انتقاد قرار گرفتند.

رسوایی در اسرائیل

این ماجرا در اسرائیل نیز موجب جنجال بسیار شد. در دهم دسامبر همان سال، شیمون پرز در دفاع از شرکت اسرائیل در ماجرای ایران-کنترا پاسخ داد:

اینکه ما به ایرانیان اسلحه بدهیم فکر خود آمریکاییان بود. ما فقط به درخواست واشنگتن وارد شدیم.

آبا ابان (Abba Eban)، که ریاست کمیسیون تحقیق روابط ایران و اسرائیل در ماجرای ایران-کنترا را برعهده داشت، نیز حتی اذعان داشت:


"این حق ماست که بخواهیم به ایران اسلحه بفروشیم."

اما در خاطرات منتظری درین مورد چه گفته شده است در مورد قضیه مک فارلین:

"اين ماجرا يك جريان سري بود، شخصي به اسم " منوچهر قرباني فر " اهل ايران دلال و واسطه خريد اسلحه و آدم ثروتمندي بود، اين شخص با آمريكا و كشورهاي خارج ارتباط داشت . اين شخص با مك فارلين نماينده ريگان(رئیس جمهور آمریکا در آن زمان) آمده بود ايران، اين طور كه من شنيدم دكتر محمدعلي هادي هم از طرف مسئولين با آنان تماس ميگيرد،من اينها را خبر نداشتم، مامور خريد اسلحه هم يك نفر به اسم " محسن كنگرلو " يكي از اعضاي سپاه بود، او واسطه بوده كه منوچهر قرباني فر براي آنها اسلحه و قطعات خريداري كند،اين اسلحه و قطعات را آمريكا داشته،و آمريكا ميخواسته بدين وسيله با ايران رابطه برقرار كند. قرباني فر به ضمانت كنگرلو پول اجناس راداده بوده و كنگرلو در وقتي كه ميبايست پول را بدهد نداده بود و كار آنان به مشاجره كشيده بود. بعد آقاي قرباني فر دوتا نامه به آقاي كنگرلو مينويسد كه يكي ده صفحه و ديگري نوزده صفحه بود و فتوكپي آنها را خود آقاي قرباني فر به عنوان اينكه من قائم مقام رهبري هستم به وسيله مرحوم آقاي اميد نجف آبادي براي من فرستاد و در واقع با نوشتن اين دو نامه جريان را لو داد، چون آقاي محسن كنگرلو به وعده هايي كه به او داده بود عمل نكرده بود، البته محسن كنگرلو هم يك واسطه بوده ; بعد از اينكه اين نامه ها دست من رسيد تازه فهميدم كه يك چنين جريان و قرارداد و ارتباطي بوده است و مك فارلين و هيات آمريكايي با قرباني فر به تهران آمده اند و سلاح آورده اند. بالاخره چون اينها حرفشان شده بود من فهميدم كه چنين قضيه اي هست و در اين ميان معلوم شد پاي اسرائيل هم در ميان بوده است و اصلا اشكال من اين بود كه چرا بايد كار به جايي برسد كه ما خواسته باشيم با اسلحه اسرائيلي با عراق بجنگيم . بعد آقاي هاشمي رفسنجاني كه پيش من آمد من به او اعتراض كردم كه چرا قضيه مك فارلين را به من نگفتيد؟ خيلي تعجب كرد و گفت : "شما اين قضيه را از كجا فهميديد؟!"گفتم :"از هر كجا فهميدم،چرا اين قضيه را به من نگفتيد؟" گفت : "قصد داشتيم اين قضيه را بعدا به شما بگوييم "; بالاخره من اعتراض كردم كه چرا خودسرانه اين كارها را ميكنيد،و آنها ناراحت بودند كه چرا من اين مسائل را فهميده ام .

آقای منتظری در ادامه سعی میکند که آیت الله خمینی را مبرا کند از قضایای اتفاق افتاده اما بعید به نظر میرسد که ایشون از مسائل رخ داده بی اطلاع باشند و اگر بی اطلاع بوده باشند گناهشان دوبرابر می شود چون کسیکه داعیه رهبری امت اسلام و نیابت امام زمان را دارد در کشور زیر نظر او با دشمنان اسلام روابط این چنینی برقرار شود و او بی خبر و زمانیکه مسئله لو میرود به جای اینکه با خاطیان برخورد شود با کسانیکه مسئله را افشا کردند برخورد شد. جای هیچ توجیهی ندارد و مسببین اصلی هم کماکان بر مسند قدرت باشند.

اما ایت الله منتظری در مورد اینکه آیا آیت الله خمینی از مسائل اطلاع داشتند یا خیر میگوید:

"من درست نمي دانم كه مرحوم امام (ره) در جريان اين مساله بودند يا نه، ولي من پس از آنكه اين جريان را شنيدم رفتم به بيت مرحوم امام و جريان را براي حاج احمد آقا گفتم، او خيلي تعجب كرد كه شما از كجا در جريان قرار گرفتيد؟ گفتم : "از هر جا،بالاخره اجنه به من خبر داده اند!"، گفت : "خوب گاهي اين اجنه كه براي شما خبر ميآورند اين خبرها را بنويسيد و براي امام هم بفرستيد!"گفتم :"بالاخره اين گونه نيست كه من در جريان قرار نگيرم "، ولي آقايان از اينكه من به طور كامل همه اين جريان را ميدانم خيلي ناراحت بودند."

اما قضیه مک فارلین چگونه لو رفت از ديدگاه آيت الله منتظري :

"قضیه مک فارلین و خرید اسلحه از آمریکا به وساطت اسرائیل توسط مجله الشراع لبنان لو رفت که اطلاعات مربوطه توسط سید مهدی هاشمی به مجله داده شده بود.

همانطور که خواندید آقای منتظری توسط نامه های آقای قربانی فر و اقای سید مهدی هاشمی که در بیت آیت الله منتظری رفت و آمد داشت به قضیه پی برد و عملا گند ماجرا در آمد."

با افشا کنندگان این قرداد ننگین چه معامله ای شد:

جواب ساده ست همگی اعدام شدند البته به جرمهای واهی نه افشاگری اما هدف اصلی همان افشا کردن بود درین رابطه سید مهدی هاشمی و امید نجف آبادی کسیکه کتابهای تحریرالوسیله و حکومت اسلامی آیت الله خمینی را چاپ کرده بود اعدام شدند.{آقای نجف آبادی را به جرم زنا اعدام کردند و سید مهدی هاشمی راب ه دلیل قتل آیت الله شمس آبادی}

درین رابطه حدود سیصد نفر دستگیر شدند.

نکته دیگری که باید گفته شود اینست که درجریان مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری در ایران و آمریکا کاندیداها از مسئله ایران کنترا بر ضد طرف مقابل استفاده کردند.

در آمریکا بعد ازاینکه اوباما توسط مک کین متهم به فساد اخلاقی و استفاده از مواد مخدر درجوانی شد او نیز در جواب مک کین او را به دست داشتن در مسئله ایران کنترا متهم کرد.

اما در مناظرات تلویزیونی کاندیداهای ایران آقای احمدی نژاد که کاملا مبرهن بود برای تصدی کرسی ریاست جمهوری حاضر به انجام هرکاریست هرگاه در مناظرات احساس میکرد قادر به دفاع از عملکرد خود نیست در برابر سایر کاندیداها شروع به افشاگری میکرد و به همین خاطر میدیدیم که کاندیداها دست به عصا مناظره میکردند.

در مناظره احمدی نژاد با مهدی کروبی آقای احمدی نژاد بعدازینکه کروبی متنی را که فردی از مسئولین رژیم صهیونیستی در دفاع از احمدی نژاد خواند احمدی نژاد در جواب به ایران کنترا اشاره کرد و گفت در زمان جنگ هم ما را متهم می کردند که از اسرائیل اسلحه میخریم که دروغ بود.

ایران کنترا مسئله ای نیست که بتوان آن را رد کرد بلکه صحت آن کاملا مورد تایید است و چیزی که ما را بوقوع آن مطمئن می کند آنست که آیت الله خمینی به جای پیگیری مسئله دست وزارت اطلاعات را برای محاکمه افرادی که مسئله را فاش کردند باز کرد و آن افراد محاکمه و اعدام شدند.

ازین قبیل اتفاقات در انقلاب 57 زیاد اتفاق افتاد و اینچنین بود که این ایران کنتراها،کشتارهای شهریور67،کودتای 30خرداد،حادثه کوی دانشگاه،قتلهای زنجیره ای و ... انقلاب ایران را که میتوانست به زیباترین انقلاب ها تبدیل شود به زشتترین و کریه ترین انقلاب ها تبدیل کرد.

سه‌شنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۸

فيلم شهادت ندا


از صداي اسلام

دانشجویان شکنجه شده گزارش کرده اند: در گوانتاناموی وزارت کشور چه گذشت

حضور یك روزه ی ما در منفی چهار وزارت كشور، بدترین روز زندگی مان بود كه هرگز از ذهن ما پاك نخواهد شد. یكی از ماموران كه به محوطه ی زیرزمینی آمده بود، می گفت اینجا از گوانتانامو هم هزاربار بدتر است”. این بخشی از اظهارات تکان دهنده یک فعال دانشجویی است که چند شب پیش در کوی دانشگاه بازداشت و به همراه سایر دانشجویان در زیر زمین وزارت کشور، تحت شدیدترین شکنجه ها و آزارهای جنسی قرار گرفته است.



این دانشجو که برای رعایت مسائل امنیتی از ذکر نامش خودداری کرده، مشاهداتش را چنین تعریف کرده است: “ما در یك گروه ۴۶ نفره توسط یك مینی بوس به زیرزمین وزارت كشور انتقال پیدا كردیم. در داخل مینی بوس چشم دانشجویان بسته شد. روی صندلی هایی نشانده شدیم كه بر قسمت بالای صندلی سرپوشی حلبی مانند قرار داده شده بود كه بالای سر قرار می گرفت. در طول مسیر به طور دائم با باتوم روی این حلبی ها می كوبیدند كه صدای وحشتناكی در گوش ما ایجاد می كرد و بدترین نوع شكنجه روانی در آن زمان بود. پس از طی مسیر به ناحیه ای رسیدیم كه از حركت چرخشی رو به پایین مینی بوس متوجه شدیم كه در حال ورود به یك زیرزمین هستیم. بعدها در زمزمه های ماموران و نیروهای لباس شخصی همراه فهمیدیم كه این زیرزمین در وزارت كشور واقع است”.



این دانشجو در ادامه گفته: “زیرزمین یك محوطه حدودا صد متری بود كه كف آن پوشانده از خاكستری سیاه بود كه از آن بخار برمی خاست. پس از آنکه به محوطه وارد شدیم مجبورمان كردند روی زمین دراز بكشیم و سپس وادار به غلطیدن روی زمین مان كردند. باید به گونه ای غلت می زدیم كه سرمان به پای ردیف بعدی برخورد نكند؛ به محض برخوردی كوچك، با باتوم و لگد بر سر و بدنمان می كوبیدند. دائما می گفتند كه “می خواهید انقلاب كنید… ” و سپس فحش های هرزه و ناموسی بود كه پشت سر هم نثارمان می كردند. برای جمع حدودا پنجاه نفری ما بیش از بیست نیروی گارد و لباس شخصی در این محوطه حضور داشت. در مرحله بعدی، روی زمین نشسته و به طور متناوب به ما دستور نگاه كردن به زمین یا سقف را می دادند. پس از آنكه چند دقیقه ای دستور خیره شدن به زمین به ما می دادند، به ناگهان از پشت با باتوم و لگد بر سر و گردنمان می كوبیدند. یا در حالی كه سر ما رو به پایین بود و به زمین خیره شده بودیم، سرباز وظیفه ای كه در سنگدلی از ماموران گارد هم بدتر بود، با لگد بر سر برخی دانشجویان می كوبید و می گفت: چرا به زمین نگاه نمی كنی؟! در حالی که سر همه دانشجویان رو به زمین بود”.



این دانشجو در ادامه به تشریح نوع دیگری از بدرفتاریهای صورت گرفته می پردازد: “برخورد با دانشجویانی كه قصد استفاده از دستشویی داشتند به شدت وحشتناك و غیر انسانی بود. اولا اینكه دستشویی بدون در و پوشش بود و كسی كه به دستشویی میرفت در معرض دید بود، ثانیا زمان دستشویی ٣۰ ثانیه بود. پس از تمام شدن سی ثانیه دانشجویان را با غیرانسانی ترین شكل ممكن به بیرون پرتاب می كردند. یكی از رقت بارترین صحنه ها كه هرگز از مقابل چشم دانشجویان پاك نخواهد شد، زمانی بود كه زمان سی ثانیه یكی از دانشجویان به پایان رسید در این هنگام مامور دستشویی با لگد و درحالی كه این دانشجو هنوز عریان بود او را از دسشویی به بیرون پرتاب كرد و به وسط جمع دانشجویان انداخت”.



وی در باره آزار جنسی دانشجویان بازداشتی هم چنین می گوید: “یكی دیگر از رفتارهای زشت و كثیف با دانشجویان شكنجه جنسی آنها در منفی چهار وزارت كشور بود كه زبان از گفتن و بازگو كردن آن شرم دارد. رفتارهای غیرانسانی و شكنجه آمیز به منفی چهار وزارت كشور محدود نبود. پس از انتقال ما به پلیس امنیت نیز شكنجه جنسی به نوعی انجام شد”.



این دانشجو در مورد رفتارهایی که با بازداشتی ها پس از انتقال به پلیس امنیت، انجام شده، چنین گفته است: “هنگامی كه به پلیس امنیت آوردن مان، رئیس دانشگاه - دكتر رهبر - به همراه یكی از نماینده های مجلس آمده بود. در حالی كه خبرنگارانی برای عكس گرفتن از این حركت افتخارآمیز! رئیس دانشگاه همراهشان بودند، به هر دانشجو یك تی شرت هدیه دادند! تا لباس های پوشیده از خون دانشجویان در معرض دید مردم قرار نگیرد. سوالی كه از ذهن همه ما می گذشت این بود كه دكتر رهبر در شب حمله كجا بود و چرا هیچ كاری برای جلوگیری از حمله نكرد؟ تلقی عموم دانشجویان این بود كه آمدن رهبر به پلیس امنیت هم حركتی تبلیغی بود، چون اگر به واقع به فكر دانشجویان بود باید در مقابل حمله به كوی دانشگاه مقاومت می كرد. ”



تحصن و اعتراض ادامه دارد



با این وجود اعتراضات دانشجویی ادامه دارد ودر حالیکه از سرنوشت دیگر دانشجویان بازداشتی که بیش از چند ماه است در سلول های انفرادی تحت شکنجه و بازجویی قرار دارند، خبری نیست، صدها تن از دانشجویان دانشگاه تهران دیروز وارد چهارمین روز تحصن اعتراضی خود شدند. “اعتراض به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری، و اعتراض به سرکوب وحشیانه تجمعات اعتراضی دانشجویان و مردم ایران، و نیز تهاجم وحشیانه نیروهای انصار حزب الله به کوی دانشگاه تهران” محورهای مورد اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران است.



این در حالی است که دهها دانشجوی متحصن شب ها را نیز در محل تحصن بسر می برند و هر صبح تعداد دیگری از دانشجویان به آنان می پیوندند و به سردادن شعار می پردازند.



به گزارش خبرنامه امیرکبیر این “دانشجویان به اظهارات کذب فرهاد رهبر از بلندگوهای ضد ملی صدا و سیما” اشاره دارند و اینکه “رهبر هنوز هم مدعی است که هیچ دانشجوئی تیر نخورده و هیچ دانشجوئی هم کشته نشده است. این در حالی است که دیروز پیکر یکی از دانشجویان کشته شده در واقعه کوی دانشگاه تهران تشییع شد. هم چنین به گفته دانشجویان در حالی فرهاد رهبر ادعا می کند که هیچ دانشجوئی در این واقع تیر نخورده که تنها در بیمارستان شریعتی نزدیک به صد دانشجو بستری هستند که تعداد قابل توجهی از آنان به ضرب گلوله نیروهای لباس شخصی و انصار حزب الله مجروح شده اند”.



دانشگاه نفت



دانشگاه نفت نیز روزهای پر التهابی را می گذراند؛ در همین ارتباط انجمن اسلامی این دانشگاه هم در خصوص اوضاع کنونی بیانیه ای صادر کرد که در بخشی از آن آمده: “ امروز صاحبان زر و زور و تزویر آتش بر ملتی گشوده اند که جمهوری اسلامی همه حیثیت و اعتبارش را مدیون آن هاست. امروز جوانان و آینده سازان ایران تنها و تنها به جرم اعتراضی مدنی در خیابان ها به خاک و خون کشیده می شوند. امروز حتی خانه ها هم نا امن اند؛ آن چنان که کوی دانشگاه تهران جولانگاه مزدورانی شد که فاجعه ۱۸ تیر را آفریده بودند اما، فاجعه بامداد ۲۵ خرداد فاجعه ای عظیم تر از فاجعه ۱۸ تیر ۷۸ شده است. حمله دژخیمان به بی دفاعانی که سلاحی جز قلم و گناهی جز اعتراض و تحصن ندارند را به چه چیزی جز وحشی گری می توان تعبیر کرد؟”.



خاک سپاری با حضور مامورین



به خاک سپاری پیکر مصطفی غنیان، یکی ازنشانه های این “وحشیگری” بود که دیروز در میان تدابیر شدید امنیتی انجام شد. مصطفی غنیان در جریان حمله نیروهای لباس شخصی و بسیجی ها به کوی دانشگاه کشته شد. او که دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران بود، در مشهد به خاک سپرده شد.



سامان رسول پور

یکشنبه، خرداد ۳۱، ۱۳۸۸

علت مشاركت بالاي 100 درصد برخی حوزه‏های رای‏گیری!

دانشجو رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور که قبلا اعلام کرده بود ، انتشار لیست تفکیکی صندوقهای رای خلاف قانون است و عملی غیرقانوی بوده و وزارت کشور به انتشار آن تن نمی دهد بالاخره پس از نه روز از گذشت انتخابات ،البته بصورت ناقص اقدام به انتشار لیستی از آراءتفکیکی برخی حوزه ها نمود.به گزارش خبرنگار "تابناک"، دانشجو که باردیگردر برنامه 45 دقیقه شبکه خبر حاضر شده بود بنظر می رسید که اینبار سعی دارد حداقل بعنوان رئیس ستاد انتخابات کشور - که بایستی ملجا و حامی آرا همه کاندیدا ها باشد - با شبه زدایی و شفافیت کامل و تشریح و تبیین وضعیت انتخاباتی ضمن آرام کردن شرایط موجود، فضایی ایجاد نماید تا شکایات کاندیداها را بی ربطی با قوانین و مقررات کشور ادعاهای آنان را کاملا بی اساس و صد در صد غیره موجهه جلوه دهد.وی که به گزارش پايگاه اطلاع رساني وزارت كشوربرای پاسخ به برخي شبهات در خصوص فرآيند برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري در این برنامه حاضر شده بود در خصوص مشاركت بالاي 95 تا 100درصد در برخي از حوزه های انتخابیه گفت: در دوره‌هاي متعدد برگزاري انتخابات رياست جمهوري شاهد مشاركت بيش از صددرصد در مناطق مختلف كشورمان بوديم و اين تنها محدود به اين دوره از انتخابات نمي‌شود بطوري كه در دوره ششم مجلس شوراي اسلامي كه مشاركت حدود 54 درصد بود در 64 حوزه شاهد آراي بالاتر از 95 تا صددرصد بوديم و اين موضوع در انتخابات مجلس هشتم كه ميزان مشاركت معادل 55 درصد بود نيز در 49 حوزه حاصل شد ، اين ميزان در انتخابات رياست جمهوري نهم كه مشاركت معادل 62 درصد بود نيز در 42 حوزه رقم خورد ،بنابراین در اين دوره از انتخابات که با مشاركتي حدود 85 درصد - يعني بيش از 22 درصد نسبت به انتخابات گذشته - وجود مشاركت بالاي 95 تا صددرصد در 40 حوزه انتخابیه به نسبت دوره های قبل امری عادی است.رئيس ستاد انتخابات كشور اما درخصوص علت وقوع اين پدیده گفت: برخي استان ها و شهرستان ها در فصل بهار و تابستان مسافرپذير هستند. و از همين روست كه برخي از شهرستان هاي استان مازندران كه معمولاً پنج شنبه و جمعه مسافراني از اقصي نقاط كشور دارد مشاركت بالاي 100 درصد را داشته باشند.هرچند کامران دانشجو تا پیش از روی کار آمدن دولت نهم تجربه چندانی در امر برگزاری انتخابات نداشت اما انتظار می رفت پس از انتصابش به عنوان استاندار تهران و به دنبال آن معاون سیاسی وزیر کشور ،این موضوع اجتماعی- روانی انتخابات را در این مدت تجربه کرده و به این نتیجه رسیده باشند که بین انتخابات شوراها ، مجلس و ریاست جمهوری تفاوت های بسیاری وجود دارد.اما فارغ از این موضوع در مورد این ادعای وی که فقط در 40 حوزه مشارکت بالای 95 تا صد در صدی داشته اند و دلیل آنرا مسافرپذیری برخی از استانها و شهرستانها در فصل بهار! ذکر کرده و شهرستانهای استان مازندران !!!! که معمولا در پنج شنبه و جمعه مسافرینی از اقصی نقاط کشور دارد را بعنوان شاهدی برای مدعای خود بیان کرد ه اند ،بیان نکات زیر برای روشن شدن ادعای وی ضروری است؛ نخست در مورد تعداد حوزه ها که ایشان رقم 40 را برای مشارکت آنها ذکر کرده اند آخرین آمار که توسط خود وزارت کشور انتشار یافته است رقم 125 حوزه را نشان می دهد که بین 95 تا 140 درصد مشارکت داشته اند.و در این بین استان یزد با داشتن پنج حوزه رای گیری با آراء بالاتر از 100 درصد و وجود حوزه "تفت" با میزان مشارکت 141 درصد ، رکوردار میزان آراء اخذ شده در بین حوزه های رای گیری کل کشورمحسوب می گردد.آقای دانشجو مدعی شده اند که بدلیل فصل بهار و مسافرت پنج شنبه و جمعه میزان مشارکت در بعضی از حوزه ها افزایش داشته است و استان مازندران را به طور مشخص نام برده اند ، اما برای اطلاع رئیس ستاد انتخابات کشور بایستی گفت که خراسان جنوبی و شمالی و رضوی با همان پراکندگی جمعیتی 23 حوزه آن مشارکت بالای 95 درصد داشته اند در صورتیکه استان مازندران فقط ده حوزه رای گیری با مشارکت 95 درصدی دارد که در این زمینه با حوزه کویری کرمان که همگان وضعیت آب و هوایی این استان را در این فصل میدانند با داشتن مشارکت بالای 95 درصد در 9 حوزه رای گیری با استان مازنداران که مصداق گفته ایشان است برابری می کند.بنابر این پراکندگی 125 حوزه انتخاباتی که مشارکت در آن بین 95 درصد تا 141 درصد است در سرتاسر ایران به نسبت تقسیم شده است و جالب اینجاست حوزه ای مانند شهر اردبیل که که اکنون در بین شهرهای ایران بهترین آب و هوا را داشته و مناسبترین مکان برای مسافرت است فقط در یک حوزه دارای مشارکت 97 درصدی بوده است.ارائه صحیح کلیه اطلاعات به مردم خصوصا تعداد آراء آنها، شاید در انتخابات گذشته که حساسیت در جامعه وجود نداشته است توجیح پذیر باشد اما چگونه می توان در این برهه حساس و دقت افکار عمومی با بیان این مطلب که در دوره های گذشته این موضوع انجام نشده است توجیهات غیرمنطقی انجام داد! اکنون بایستی افکار عمومی که این موضوع را زیر ذره بین برده اند اقناع نمود و این عمل فقط با دادن اطلاعات صحیح و جزیی مرتفع می گردد و این رسالتی است که ستاد انتخابات کشور بایستی عهده دار گردیده و بنحو احسن انجام دهد

چهارشنبه، خرداد ۲۷، ۱۳۸۸

برخی از شعارهایی که دیروز در تظاهرات میلیونی هموطنان مطرح شد و برای استفاده در تظاهرات آتی در سراسر کشور در اختیار دیگر هموطنان قرار می‌گیرد:
احمدی دروغ گو، ۶۳ درصدت کو
خس و خاشاک تویی، دشمن این خاک تویی
می جنگم، می میرم، رأیمو پس می گیرم
ایرانی با غیرت، حمایت ، حمایت
مدعی عدالت، خجالت ، خجالت
دولت کودتاچی، استعفا، استعفا
این است شعار مردم، رفراندوم، رفراندو
یا حسین، میرحسین، یا حسین، میرحسین
میر حسین، میرحسین، حمایتت می کنیم
ما منتظر میرحسین هستیم، اگه امروز نیاد، همینجا هستیم
وای اگر موسوی حکم جهادم دهد
میرحسین کجایی، منتظریم بیایی
ایول ایوله، ایول، موسوی یله، ایول
مرگ بر دیکتاتور، چه شاه باشه چه دکتر
هاله نورو دیده، رأی مارو ندیده
احمدی حیا کن، مملکتو رها کن
برادر رفتگر، محمودو وردار ببر
احمدی دزده، رأیو می دزده
رأی مارو دزدیده، داره باهاش پز می ده
دولت تقلب می کند، رهبر حمایت می کند
احمدی دزده، رأیو می دزده
سید ما یک رنگه، احمدی رنگ به رنگه
این مردک بی ریشه، یک شبه سید میشه
بسیجی حیا کن، مفت خوریو رها کن
نفت و طلا رو برده، سیب زمینی آورده
نفت و طلا رو برده، خرج بسیجی کرده
آخر هفته، احمدی رفته، آخر هفته، احمدی رفته
ننه جون مهدی فهمید، این کوتوله نفهمید
صدای و سیمای ما، ننگ ما، ننگ ما
نخست وزیر امام، یک کلام، یک کلام
می کشم ، می کشم، آنکه برادرم کشت
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
تقلبم حدی داره، یه میلیون، دو میلیون، نه اینکه هجده میلیون
این ۶۳ درصد که میگن کو، این ۶۳ درصد که میگن کو
توپ، تانک، بسیجی، دیگر اثر ندارد
تا احمدی نژاده، هر روز همین بساطه
توپ ، تانک فشفشه، محمود باید شسته شه
نترسیم، نلرزیم، ما همه با هم هستیم
احمدی کوتوله، رأی ما موسوی بود
نوشتیم موسوی، خونده شده احمدی
دولت سیب زمینی، نمی خوایم، نمی خوایم
احمدی کم آورده، پخ زیادی خورده
ما بت شکنیم، شیشه شکن نیستیم
احمدی گوساله، بازم بگو فوتباله
احمدی بهوش باش، ما مردمیم ،نه اوباش
هرکی که ناموس داره، موسویو دوس داره

محتشمی پور: آراء ۷۰ حوزه انتخابیه بیشتر از واجدین شرایط است .

علی اکبر محتشمی پور با اشاره به تخلف های گسترده در انتخابات می گوید :در حدود ۷۰ حوزه انتخابیه، میزان رایی که در صندوق‌ها ریخته شده است نسبت به واجدین شرایط بسیار بیشتر است. علی اکبر محتشمی پور، رییس کمیته صیانت از آرا ستاد میرحسین موسوی، روز سه شنبه درباره تخلفات درانتخابات ریاست جمهوری افزود: مثلا در یک حوزه انتخابیه ۱۴۰ درصد از واجدین شرایط رای داده بودند و این در حالی است که در تمام حوزه‌هایی که این اتفاق افتاده بود ۸۰ یا ۹۰ درصد رای آقای احمدی نژاد اعلام شده است یعنی بیش از ۱۰۰ درصد در این حوزه‌ها به آقای احمدی نژاد رای داده‌اند.
آقای محتشمی پور که در یک کنفرانس مطبوعاتی با خبرنگاران داخلی و خارجی صحبت می کرد، فهرستی از تخلفات انجام شده در انتخابات را ارائه کرد و گفت که به نظر وی و نماینده مهدی کروبی این انتخابات باید ابطال شود.
رییس کمیته صیانت آرا ستاد میرحسین موسوی همچنین از تمدید نشدن زمان رای گیری انتخابات روز جمعه انتقاد کرد و آن را سئوال برانگیز دانست.
آقای محتشمی در این زمینه گفت: چرا در ساعت ۹ شب دستور توقف رای‌گیری به سراسر کشور صادر شده است؟ آیا خوف این نبوده است که هرچه بیشتر رای مردم گرفته شود.وی همچنین استفاده محمود احمدی نژاد از امکانات دولتی را از جمله تخلفات در جریان انتخابات دانست.
علی اکبر محتشمی پور در این زمینه گفت:«طبق قانون هیچ یک از نامزدها نمی‌توانند از امکانات دولتی و بودجه عمومی کشور برای تبلیغات خود استفاده کنند اما رییس جمهور با هواپیمای دولتی و با استفاده از امکانات دولتی سفرهای تبلیغاتی خود را انجام داده است. همچنین تحت عنوان سود سهام عدالت بین افراد پول پخش کرده است و از طریق کمیته امداد اقداماتی صورت داده‌اند که در جهت خریدن رای مردم بوده است. استفاده از کارمندان و ماموران دولت در تبلیغات انتخاباتی نیز از دیگر مواردی است که قانون آن را منع کرده اما متاسفانه آقای احمدی نژاد از این مساله سوء استفاده کرده است.»
«ناظر انتخابات باید کاملا بی‌طرف باشد و تمام نامزدها باید مساوی باشند و شورای نگهبان نباید از هیچ یک از کاندیداها حمایت کند ولی علی‌رغم این وظیفه اخلاقی، قانونی و حقوقی، تعدادی از اعضای شورای نگهبان در سخنرانی‌های خود به طرفداری از آقای احمدی نژاد موضع گرفتند و حتی برخی از آن‌ها سفرهای تبلیغاتی برای وی انجام دادند. آیا چنین شورایی صلاحیت دارد که انتخابات برگزار کند؟»
علی اکبر محتشمی پورآقای محتشمی از این که در جلسه نمایندگان نامزدهای انتخابات با اعضای شورای نگهبان، فقط عباسعلی کدخدایی، سخنگوی این شورا و یک حقوقدان حضور داشتند، ابراز تاسف کرده است.
رییس کمیته صانت آرای ستاد میرحسین موسوی می گوید که شورای نگهبان بی طرف نیست و به همین دلیل نخستین انتقادها متوجه این شورا است.
وی در این زمینه گفت:« اولین انتقادی که وجود داشت مربوط به تخلفات خود شورای نگهبان بود. ناظر انتخابات باید کاملا بی‌طرف باشد و تمام نامزدها باید مساوی باشند و شورای نگهبان نباید از هیچ یک از کاندیداها حمایت کند ولی علی‌رغم این وظیفه اخلاقی، قانونی و حقوقی، تعدادی از اعضای شورای نگهبان در سخنرانی‌های خود به طرفداری از آقای احمدی نژاد موضع گرفتند و حتی برخی از آن‌ها سفرهای تبلیغاتی برای وی انجام دادند. به عنوان مثال آقای الهام یکی از حقوقدانان شورای نگهبان است که در ایام انتخابات سفرهای تبلیغاتی برای آقای احمدی نژاد انجام می‌داد. آیا چنین شورایی صلاحیت دارد که انتخابات برگزار کند؟»
تشکیل کمیته حقیقت یاب
علی اکبر محتشمی پور با اشاره به ارائه پیشنهاد تشکیل هیئت حقیقت یاب به اعضای شورای نگهبان گفت:« این کمیته عبارت است از هیئتی صاحب نظر و بی غرض برای بررسی تخلفات وسیع که قبل از انتخابات و در حین برگزاری صورت گرفته و تاثیر مستقیم بر سرنوشت انتخابات و رای مردم داشته است.»
انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران روز جمعه ۲۲ خرداد برگزار شد و روز شنبه وزارت کشور از پیروزی محمود احمدی نژاد در این انتخابات خبر داد. میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو نامزد اصلاح طلب، خواستار ابطال این انتخابات شده اند.
در همین حال آقای محتشمی پور می گوید تشکیل هیئت حقیقت یاب مورد تایید سه تن از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است.
وی درباره ترکیب این حقیقت یاب برای بررسی انتخابات ریاست جمهوری گفت:«ترکیب این هیئت عبارت است از سه نفر از نمایندگان مراجع تقلید، چهار نفر از نمایندگان نامزدها، یک نفر از وزارت کشور که به سود نامزدی موضع رسمی نگرفته باشد، یک نفر از شورای نگهبان که به نفع نامزدی موضع نگرفته باشد و یک حقوقدان دانشگاهی که قاضی بی طرف با معرفی کانون وکلا باشد به علاوه دادستان کل کشور، رییس قوه قضائیه و رییس بازرسی کل کشور.»
با این حال علی اکبر محتشمی پور با اشاره به این که «ما فکر نمی کنیم شورای نگهبان در برابر رای ملت بایستد»، تصریح کرده است :« شورای نگهبان فردا به پیشنهاد نمایندگان سه کاندیدا پاسخ می دهد».«در یک حوزه انتخابیه ۱۴۰ درصد از واجدین شرایط رای داده بودند و این در حالی است که در تمام حوزه‌هایی که این اتفاق افتاده بود ۸۰ یا ۹۰ درصد رای آقای احمدی نژاد اعلام شده است یعنی بیش از ۱۰۰ درصد در این حوزه‌ها به آقای احمدی نژاد رای داده‌اند.»
علی اکبر محتشمی پور
رییس کمیته صیانت آرا میرحسین موسوی همچنین مسائل مطرح شده در جریان برگزاری جشن حامیان محمود احمدی نژاد در روز یکشنبه در میدان ولی عصر تهران را «تحریک آمیز» خواند و نسبت به آن ابراز تاسف کرد.
آقای محتشمی پور بار دیگر تاکید کرد «با توجه به مسائل پیش آمده که مشروح آن نیز در اختیار شورای نگهبان قرار گرفت ما معتقدیم این انتخابات باید دوباره برگزار شود».
احتمال ابطال انتخابات
درتحول دیگر، عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، با اشاره به مخالفت نامزدها با نتایج اعلام شده گفت:« صحت انتخابات باید به تایید شورای نگهبان برسد.»
آقای کدخدایی در پاسخ به این پرسش که تا چه حد امکان ابطال آراء وجود دارد گفت:« اگر شما احتمال را می‌پرسید، این احتمال دور از ذهن نیست».
سخنگوی شورای نگهبان در مورد رویکرد این شورا در قبال اعتراضات گفته است:« سعی می‌کنیم در یک روند اطمینان‌بخش و جلب اعتماد کاندیداها و طرفداران‌شان حرکت کنیم و اگر قرار شد بازشماری داشته باشیم، اعلام آمادگی کردیم که این امر با حضور نمایندگان کاندیداها صورت گیرد.»
به دنبال اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، درگیری های در تهران و شهرهای مختلف رخ داده است و در جریان تظاهرات مسالمت آمیز روز دوشنبه در تهران دستکم هشت نفر کشته شده اند.

گفتگومجله تايم با ميرحسين موسوي:مشكل من با خامنه اي منشا قانوني داشت.

موسوی اعتقاد دارد که تظاهرات‌های گسترده خیابانی در چند هفته گذشته در ماهیت ساختار قدرت موجود تغییرات اساسی به وجود آورده و رهبر را مجبور می‌کند به آرای افکار عمومی توجه بیش‌تر بکند. پرسیدیم اگر شکست بخورد، چه خواهد شد. او گفت: "تغییر تقریباً شروع شده است. مصاحبه زیر با مجله تایم قبل از انتخابات صورت گرفته و بعد از انتخابات منتشر شده است.

روز قبل از انتخابات، میرحسین موسوی، کاندیدای اصلاح‌طلب، موافقت کرد با تایم گفتگویی داشته باشد. مصاحبه در ساختمانی برگزار شد که موسوی، معمار و هنرمند، خودش طراحی کرده بود و بخشی از یک مدرسه هنری و گالری در مرکز تهران است. موسوی که شخصیت بسیار پرجاذبه‌ای نیست، بلکه بیشتر به تیپ آدم‌های هنرمند – روشنفکر می‌خورد، با کت و شلواری تیره و پیراهن آبی راه راه، همراه با چند تن از محافظان و یارانش به درون اتاق کنفرانس آمد. او ظاهراً سؤال‌های انگلیسی را می‌فهمید اما به فارسی پاسخ می‌داد.

معروف است که او آهسته و ملایم سخن می‌گوید، اما این افراط است. او به نجوا حرف می‌زند. پاسخ‌هایش به سؤالات، گرچه گاهی به نحوی شگفت‌آور صاف و ساده ادا می شدند، اما محتاطانه و دقیق بودند. هنگامی که درباره روش احمدی‌نژاد در پیشبرد کارزار انتخاباتی که طی آن به همسر موسوی، زهرا رهنورد، هنرمند و فعال سیاسی مشهور، مستقیماً حمله کرده بود، از او سؤال شد، محکم‌تر و مؤکدتر پاسخ ‌داد: "فکر می‌کنم او هنجارهای اجتماعی را زیر پا گذاشت و همین باعث می شود دیگران را علیه خود بشوراند. در کشور ما، رو در روی مرد به همسرش توهین نمی‌کنند. بنابراین انتظار نمی‌رفت که یک رئیس جمهور وارد چنین جزئیات کوچکی بشود."

او مانند سابق سخنرانی‌های تحریک‌گرانه احمدی‌نژاد درباره مسایل بین‌المللی مثل اسرائیل و هولوکاست را به نقد کشید: "ما در سیاست خارجی، موضوعات و مسایل اساسی را که به نفع منافع ملی ماست با حساسیتی که مصرف داخلی دارد، قاطی کرده‌ایم." صراحت موسوی درباره خواستش برای مذاکره درباره برنامه هسته‌ای ایران غیر منتظره بود. وی گفت دو موضوع وجود دارد: کاربردهای صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای که طبق پیمان‌نامه منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، حق ایران است، و احتمال ساخت سلاح. "شخصاً، من این بخش دوم را که هم فنی و هم سیاسی است، قابل مذاکره می‌دانم. اما نمی‌پذیریم که کشور ما از حق استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای محروم شود."

موسوی به عنوان رئیس جمهور، فاقد قدرت رهبر جمهوری اسلامی، آیت‌الله علی خامنه‌ای، به ویژه در زمینه‌هایی مثل سیاست خارجی و امنیت ملی است. اما او گفت که اعتقاد دارد که تظاهرات‌های گسترده خیابانی در چند هفته گذشته در ماهیت ساختار قدرت موجود تغییرات اساسی به وجود آورده و رهبر را مجبور می‌کند به آرای افکار عمومی توجه بیش‌تر بکند. پرسیدیم اگر شکست بخورد، چه خواهد شد. او گفت: "تغییر تقریباً شروع شده است. پیروزی در انتخابات فقط بخشی از این تغییر است. بخش دیگر ادامه خواهد یافت و به عقب بازنخواهد گشت."

تایم: شما یکی از عناصر انقلاب بودید. درباره نحوه رشد کشور از آن زمان تاکنون چه نظری دارید و نظر امام خمینی درباره این تحولات چه بوده است؟

موسوی: اما خمینی همیشه از تغییر استقبال می‌کرد. معمولاً تغییرات را می‌پذیرفت و می‌کوشید خودش ابتکار آن‌ها را در دست بگیرد.

آیا تحولات کشور شما را متعجب ساخته‌اند یا در زمان انقلاب انتظار آن را داشتید؟

- این‌ها تغییرات اساسی داخلی و بین‌المللی هستند. اما از آن جایی که برخی از این تحولات سرکوب شده بودند، اکنون به یک باره ظاهر شده‌اند.

انتظار داشتید چنین ناگهانی روی دهند؟

- من در سخنرانی اولم در دانشگاه تهران گفتم که مردم دو چهره دارند. می‌توانند این دوگانگی را داشته باشند. آن‌ها هم به ارزش‌های انقلاب احترام می‌گذارند و هم خواهان تغییرات مدرن هستند. اگر به خیابان ولی‌عصر نگاه کنید، از شمال تا جنوب، مردمی هستند از اقشار گوناگون با پوشش و ظاهری متفاوتی، اما می‌توانند برای یک خواست کنار هم گرد آیند.

کدام یک از این دو چهره‌ای که گفتند در حال حاضر در ایران برجسته‌تر است؟

- این چهره اکنون یک موضع مخالف را به نمایش می‌گذارد. اگر پذیرفته شود، می‌تواند فرصت خوبی برای کشور ما باشد؛ اگر رد شود، می‌تواند به یک خطر تبدیل گردد.

آیا از روشی که احمدی‌‌نژاد در کارزار انتخاباتی خود علیه شما و همسرتان پیش گرفت تعجب کردید؟ چه توضیحی برای این رفتار دارید؟

- او شیوه خاصی دارد، اما فکر نمی‌کردم این قدر دور برود.

و فکر می‌کنید چرا این کار را کرد؟

- فکر می‌کنم هنجارهای اجتماعی را زیر پا گذاشت و همین باعث می شود که دیگران را علیه خود بشوراند. در کشور ما، رو در روی مرد به همسرش توهین نمی‌کنند. بنابراین انتظار نمی‌رفت که یک رئیس جمهور وارد چنین جزئیات کوچکی بشود. هم‌چنین انتظار می‌رفت که بر اساس آمار و ارقام حرف بزند.


این مصاحبه بعد از انتخابات منتشر خواهد شد و شاید در آن موقع رئیس جمهور باشید. آخرین رئیس جمهور اصلاح‌طلب، محمد خاتمی که اکنون از شما حمایت می‌کند، با رهبر مشکلات زیادی داشت. فکر می‌کنم در مورد شما این موضوع فرق کند؟

- در نظام ما ارکان متفاوت قدرت وجود دارد که باید کنش و واکنش مناسبی داشته باشند. این در نظام ما یک واقعیت است و من می‌خواهم این کنش و واکنش را هم در دیالوگ و در هم کارکرد مسئولیت‌های قانونی خود داشته باشم. معتقدم که می‌توانم این توازن را برقرار کنم.

فکر می‌کنید که اصلاح‌طبان زیاده‌روی می‌کنند و به این توازن احترام نمی‌گذارند؟

- نقش خاتمی پس از هشت سال به پایان رسید، اما اگر در قدرت مانده بود، کسی چه می‌داند، شاید توازن بین رهبر و سایر ارکان قدرت سرانجام برقرار می‌شد. اما ما در ایران نظام خاصی از تقسیم قدرت داریم. رهبر، قدرت‌ مشخصی دار و رئیس جمهور قدرت‌ دیگری و توازن بین این قدرت‌ها امکان‌پذیر است.

شما و رهبر هر دو از روستای خامنه می‌آیید. وقتی نخست‌وزیر بودید، مشهور بود که در روابط شما و رهبر اختلافاتی وجود داشت. فکر می‌کنید این امر ممکن است در صورت انتخاب شما، مشکلاتی به وجود آورد؟

- مشکلی که ما داشتیم از قانون اساسی نشأت می‌گرفت. اما اکنون، البته، در قانون اساسی مسئولیت‌ها مشخص‌تر شده‌اند و امکان زیادی برای برقراری هماهنگی وجود دارد.

شما در کارزار انتخاباتی خود درباره سیاست خارجی، حرف زیادی نزدید. اگر انتخاب شوید، می‌خواهید سیاستی متفاوت با سیاست کنونی در پیش گیرید، به ویژه در برابر ایالات متحده؟

- معنای سیاست خارجی فقط رابطه با یک کشور نیست. ایالات متحده یکی از این کشورهاست. انتقادات من آن بوده است که ما از پتانسیل وسیعی که برای ایجاد یک سیاست خارجی خوب داشتیم، بهره نگرفته‌ایم. در سیاست خارجی خود موضوعات و مسایل اساسی را که به نفع منافع ملی ماست با حساسیتی که مصرف داخلی دارد، قاطی کرده‌ایم.

با تغییر دولت، فکر می‌کنید تغییری در موضع ایران در مسئله برنامه انرژی هسته‌ای به وجود آید؟

- ما روش‌های خود را تغییر می‌دهیم. در رابطه با انرژی هسته‌ای، دو مسئله وجود دارد. یکی حق ما نسبت به انرژی هسته‌ای است که مذاکره ناپذیر است. موضوع دوم به نگرانی نسبت به جهت‌گیری این برنامه برای تولید سلاح است. به نظر من این قسمت دوم است که از نظر فنی و سیاسی قابل مذاکره است. ما نمی‌پذیریم کشورمان از حق استفاده از انرژی هسته‌ای محروم شود.

فکر می‌کنید باراک اوباما در خواست خود برای بهبود روابط بین ایالات متحده و ایران جدی‌تر است؟ و اگر به این اعتقاد دارید از چه راهی آن را ممکن می‌دانید؟

- اوباما چند بار این موضع را تکرار کرده است و این به خودی خود فضای مناسبی برای بررسی این موضوع به وجود آورده است. ما امیدواریم این گفته‌ها ادامه پیدا کنند و با عمل همراه شوند.

چه نوعی عملی را مایلید ببینید؟

- شنیدم که از کودتای سال ۳۲ ابراز تأسف کرده است و این خود گام مثبتی است، زیرا نظر منفی مردم نسبت به آمریکا را کمی کاهش خواهد داد. اگر رئیس جمهور بشوم، امیدوارم که مردم همان احساسی را به من حفظ کنند که تاکنون به من به عنوان بچه خودشان داشته‌اند. کسی که با صداقت حداکثر تلاش خود را می‌کند تا برای آن‌ها کار کند. من این را تجربه کرده‌ام: برای مردم صداقت مهم‌تر از نتایج کار است.

اگر انتخاب نشوید، به تمام جوانانی که به خیابان‌ها ریخته بودند و چنان شاد لبخند می‌زدند و می‌رقصیدند، چه می‌گویید؟ به تمام طرفداران‌تان چه می‌گویید؟

- پیام من همین الان به آن‌ها رسیده است. تغییرات شروع شده‌اند. پیروزی در انتخابات تنها بخشی از آن است. بخش دیگر ادامه خواهد یافت و بازگشتی وجود ندارد.


چند زن در هیئت دولت شما وجود خواهد داشت؟

- تعدادش را نمی‌دانم، اما وزیران زن هم خواهیم داشت. اگر انتخاب شوم و وقتی که انتخاب شوم، اسامی آن‌ها را اعلام خواهم کرد.

آیا همسر شما یکی از آن‌ها خواهد بود؟

- همسرم وزیر نخواهد شد. فکر نمی‌کنم علاقه‌ای به اشغال یک پست سیاسی داشته باشد. اما البته همیشه به عنوان مشاور در کنار من بوده و در آینده هم خواهد بود.

سه‌شنبه، خرداد ۲۶، ۱۳۸۸

تصاويري از اجتماع هواداران موسوي در خيابان آزادي و انقلاب







درين تجمع ميرحسين موسوي و سيدمحمد خاتمي و مهدي كروبي حض.ر داشتند كه ميرحسين موسوي سخنراني كوتاه را از روي سقف اتومبيل انجام داد و از حاميان خود تشكر كرد و خواستار ابطال انتخابات شد.

یکشنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۸

مسعود بهنود:شبه كودتا مسئوولش كيست؟

خبرهائی که از تهران شیراز و اصفهان می رسد بسیار نگران کننده است. دولت احمدی نژاد که با تهدید رهبر جمهوری اسلامی خودش را به دروغ رییس جمهور ایران نامید در حالت کودتائی قرار گرفته است. در حقیقت بچه کژدم از بالش رهبر سر بر آورد. بچه ها در خیایانند و اخبار لحظه به لحظه نگران کننده تر . حالا که این سطور را می نویسم خبر از حمله به خوابگاه دختران شیراز می رسد. در استان ها روسای محلی ناجا به نسبت خشونتی یا نرمی که دارند وارد معرکه شده برای خود دوست و یا دشمن کینجو می سازند.

امیدوار بودم دیگر در عمر خود چنین صحنه ای را نبینم.

شما شاهد باشید که همه کار کردیم برای آن که صندوق رای فصل الخطاب باشد متاسفانه دسته آقای احمدی نژاد که هنوز ماهیتشان هم درست معلوم نشده تحمل نیاوردند.

آفرین بر شما که دیروز در صف های بلند رای دادید و مانع از آن شدید که خشونت طلبان بی فرمان پشت رای اندک هواداران خود پنهان بمانند.



رای روز 22 خرداد سیاسی ترین رای تاریخ معاصر شد. هر چه بعد از این رخ دهد به همت مردم و به شرف و خردگرائی دولتمردان بستگی دارد.

آقای احمدی نژاد برای حل ماجرا بهترست خود اعلام دارد که استعفا می دهد و انتخابات را یک گروه بی طرف برگزار می کند و هر چه رای دادند به آن گردن می نهند. وگرنه در تاریخ نامش به عنوان یک مردمگرا هم نخواهد ماند.

مسوولیت جان و امنیت تک تک آحاد مردم بر گردن کسانی است که می ایستادند تا دیگران دستشان را ببوسند و با برایشان هورا بکشند.

وقتی سی و چند سال قبل مهندس بازرگان در دادگاه نظامی خطاب به شاه گفت ما آخرین نسلی هستیم که با شما با این زبان سخن می گوئیم و نوید مقاومت مسلحانه را داد، شاه نشنید تا صدای انقلاب را شنید و آن هم دیر

نامه به جنتي:ميگويند شناسنامه سربازها جمع آوري شده.

قلم - رییس کمیته صیانت آرا میرحسین موسوی و کروبی در نامه‌ای به دبیر شورای نگهبان از تخلفات گسترده در انتخابات ابراز نگرانی کرده و انجام اقدامات مقتضی را خواستار شدند.

به گزارش قلم‌نیوز، در این نامه آمده است:

« حضرت آیت‌الله جنتی

دبیر محترم شورای نگهبان

سلام علیکم

پیرو یادداشت‌های پیشین موارد زیر که می‌تواند زمینه تخلفات آشکار و پنهان را از طرف عناصر مسوول و غیرمسوول فراهم سازد، جهت هرگونه اقدام پیشگیرانه تقدیم می‌شود . این موارد براساس اطلاعاتی است که علی رغم پنهان‌کاری وزارت کشور از ستاد انتخابات به دست آمده است.

1 ـ شعب اخذ رای 46294 که از این تعداد 14312 عدد آن سیار،12857 روستایی و 1437 شهری است.

2ـ تعرفه‌های مرحله اول 59600000 می‌باشد که وزارت کشور تعداد تعرفه‌های چاپ شده را 000،000، 57 (پنجاه و هفت میلیون ) اعلام کرده است. اختلاف 2600000 برای چیست و چرا اعلام نمی‌شود!؟

3ـ تعداد مهرها همانطوری که می‌دانید دو برابر تعداد شعب به‌علاوه 10 درصد مازاد می‌باشد که بدون هیچگونه دستورالعملی ارسال شده است و این کار فوق‌العاده خطرناک و نگران کننده است. در جریان باشید که شعب روستایی و شهرهای کوچک تا 10 صبح کارشان تمام می‌شود و تا عصر بیکار هستند و مهر اضافی و تعرفه‌های فراوان و سوسه‌انگیز است.

4ـ براساس اطلاع در سایت وزارت کشور فقط سه نفر مستقر هستند و اهل فن می‌گویند نیازمند نظارت جدی هستند.

5ـ برخی از صاحبنظران مدعی هستند نظارت جدی در شعب اخذ رای و به‌خصوص در هنگام شمارش آراء و بالاخص در شهرستان تهران، از اهمیت و حساسیت ویژه برخوردار است اما ما معتقدیم اگر قرار باشد تخلف سازماندهی شده‌ای انجام بگیرد ،این کار نه در شعبه و نه در سایت و نه در هنگام شمارش و اخذ رای بلکه در استفاده از تعرفه‌های اضافی و مهرهای اضافی و با استفاده از صندوق‌های اضافی و سیار شدنی است. بخصوص که خبر می‌رسد که شناسنامه‌های سربازان در مراکز نظامی و... جمع آوری شده است.

6ـ بنا به خبر رسیده است قراردادی به تعداد 4000000 (چهار میلیون ) پیامک بین ستاد انتخابات وزارت کشور و وزارت مخابرات برای روز انتخابات آنهم به صورت محرمانه منعقد شده است که سوال بر انگیز است، چه فرمانی بصورت یکطرفه و به چه کسانی در روز انتخابات قرار است داده شود که مردم نباید بدانند. چرا مثل سابق از طریق صدا و سیما تمام موارد اعلام نمی‌شود. معمولا پیامک از شعب به ستاد انتخابات وزارت کشور برای اعلام اخبار و اطلاعات محرمانه و اعلام اخبار ضروری، منطقی به نظر می‌آید اما پیامک از ستاد انتخاباتی کشور به عوامل اجرائی،در حالی که مرکز صدا و سیمای سراسری در ستاد انتخابات وزارت کشور مستقر هست آیا شبه‌انگیز نیست؟!

7ـ هفته گذشته، استانداران سراسر کشور در وزارت کشور جلسه محرمانه با وزیر کشور برقرار کردند و هیچکس از محتوای جلسه و موضوع آن خبر ندارد. چه موضوع سری و محرمانه‌ای وجود داشته که فقط باید استانداران و وزیر کشور بداند و از مسوولان وزارت کشور کسی نباید مطلع باشد؟ اینگونه جلسات، فقط در مواقع ضروری و جنگ و در موضوعات فوق‌العاده سری برگزاری می‌گردد . انتخابات موضعی سری و به دور از چشم حتی شورای نگهبان ندارد.

8ـ استفاده از استانداران و فرمانداران و ... که در دوره‌های گذشته تخلفاتشان له و علیه برخی کاندیداها به اثبات رسیده است طبق قانون ممنوع است. آیا نباید برای استاندار خراسان رضوی و ... تدبیری بیاندیشید؟

9ـ طبق اطلاع، اکثر ایرانیان مقیم کانادا در ونکور زندگی می‌کنند ولی وزارت کشور فقط در اوتاوا صندوق انتخابات گذاشته است در حای که فاصله اوتاوا تا ونکور هفت ساعت پرواز است و احتمالا سایر نقاط جهان هم همین وضعیت را دارد .

10ـ متجاوز از 300 صندوق در کشورهای خارج در نظر گرفته شده است، ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی علی رغم تمام تلاشی که از مدت‌ها قبل انجام داده است، نتوانسته است نمایندگان خود را برای صندوق‌های خارج از کشور به وزارت کشور و وزارت خارجه معرفی کند و لذا ممانعت از امکان حضور نمایندگان نامزدها در شعب اخذ رای خارج کشور تخلف قانونی آشکار است.

11ـ گفته می‌شود حفاظت یک/سوم صندوق‌ها از عهده نیروی انتظامی خارج و به سپاه پاسداران واگذار شده است که خلاف قانون و رویه‌های قبلی است. در این مورد نیز باید کمبود نیرو و با افزایش افراد مامور به نیروی انتظامی و تحت امر مسوولان آن انجام گردد.

خواهشمند است در موارد فوق نتیجه تصمیم و اقدام مقضی شورای محترم نگهبان را جهت اطمینان کمیته صیانت از آرا مهندس میرحسین موسوی و مهدی کروبی امر به ابلاغ فرمایید.

سیدعلی اکبر محتشمی‌پور ـ رییس کمیته صیانت آرا میرحسین موسوی

مرتضی الویری ـ رییس کمیته صیانت آرا مهدی کروبی»

چهارشنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۸۸

حقيقت حوادث زاهدان

اتفاقات اخير بلوچستان،يك حادثه و خشم كور بلوچ نسبت به رژيم نبود بلكه نتيجه عملكرد جمهوري اسلامي و سياست رژيم در قبال اهل سنت است.واقعا جاي تعجب دارد بعضي از افراد كه ادعاي روشنفكري دارند معتقد به دخالت بيگانگان در ايران دارند .كسانيكه در اختلافات اهل سنت وشيعيان ميدمند كسي نيستند جز حاكمان نظام ؛وقتي در مساجد شيعه به مقدسات اهل سنت توهين ميشود بايد چه انتظاري جز خشم اهل سنت داشت.ايا اهل سنت حق دفاع از خود ندارد.چرا زمانيكه رويا هاي ساراني و زنان بلوچ و جوانان كرد و ماهيگيران تركمن كشته ميشوند،سوزاده ميشوند كسي دم برنمي آورد .چرا اين قانون اساسي ناقص در قبال اهل سنت اجرا نمي شود چرا تيغ عدالت يكسان نمي برد.كسيكه باد كاشت بدون ترديد طوفان درو خواهد كرد.ديگر براي اهل سنت ايران زمين كاسه اي نمانده است كه بگوييم كاسه صبرمان لبريز شده است.متاسفانه رژيم حق خواهي هاي اهل سنت را به وهابي گري تعبير ميكندو سعي بران دارد تا دشمنان خود را در قالب هاي وهابي،منافق،ليبرال...بنامد و بدين صورت تنها صورت مساله را پاك كنند. بلوچها به دنبال جدايي طلبي نيستند اما متاسفانه رژيم به تدريج خواسته يا ناخواسته بلوچها را به طرف جدايي طلبي ميبرد( كاريكه رضاخان با كردها كرد و انها را به جدايي طلبي ميل داد).تنها راه پيش رو روشنگريست و ادامه جهاد اصل فراموش شده اسلام.
رژيم طوري وانمود ميكند كه اهل سنت خواسته هاي عجيب و غريبي دارند اهل سنت تنها ميخواهد كه به مقدساتشان توهين نشود و در مديريت كلان از آنها استفاده شود كه چيز بسيار كمي و حداقلي ست واقعا توهين نكردن به فاروق اعظم براي شيعه انقدر سخت است كه حاضراست اينچنين تاوان پس بدهد.
اين آتشي كه روشن شد با اراجيف خامنه اي خاموش نخواهد شد مگر اينكه اهل سنت به خواسته هايشان برسد.هرگاه اهل سنت به دفاع از خلفاي راشدين برخاست وهابي لقب گرفت .من نمي دانم اقايان هنوز نمي دانندكه اعتقادات ما چيست يا خود را به خريت زدند چون اگر ما به دفاع از انها نسبت به توهين شيعه نپردازيم كه ديگرسني نيستيم.
اميدوارم خداوند به همه ما عقل بدهد .

شنبه، خرداد ۰۹، ۱۳۸۸

حمله مسلحانه به ستاد احمدي نژاد در زاهدان

زاهدان - مسوول ستاد حمایت های مردمی دکتر محمود احمدی نژاد در سیستان و بلوچستان گفت : در جریان حمله مسلحانه دقایقی پیش به این ستاد ، سه نفر مجروح شدند.

" محمدرضا زاهدشیخی" در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: آقایان ناصر و خداداد میری دو تن از اعضای این ستاد در جریان این حمله بر اثر اصابت گلوله از ناحیه دست، شانه و شکم مجروح و به بیمارستان منتقل شدند. مسوول ستاد حمایت های مردمی احمدی نژاد در سیستان و بلوچستان در ارتباط با این حمله مسلحانه اظهار داشت : سه نفر راکب موتورسیکلت بعد از توقف مقابل این ستاد در خیابان سعدی پس از فحاشی ، تهدید و استفاده از چاقو به سمت بیلبوردهای تبلیغاتی موجود حمله و آنها را پاره کردند. وی اضافه کرد: بعد از این اتفاق اعضای ستاد به نشانه اعتراض به سمت این افراد ناشناس رفتند که بلافاصله مهاجمان با استفاده از سلاح کمری اقدام به تیراندازی به سوی اعضای ستاد کردند. زاهدشیخی با بیان اینکه پس از حمله مزبور ضاربان از صحنه متواری شدند ، گفت: پرسنل نیروی انتظامی بلافاصله وارد صحنه شده و به سرعت با تعقیب عوامل این حمله آنها را شناسایی و دستگیر کردند

دوشنبه، خرداد ۰۴، ۱۳۸۸

منبع جمله اقتصاد براي خر است از حضرت امام


در نقل قول هایی که در جمع های عمومی و یا دراینترنت از حرف های آقای خمینی میشود، گاهاً پیش می آید که جمله ای دقیق نقل نمی شود و یا همه آن را میگویند اما کسی نمیداند که منبعش چیست. از آن جمله است نقل قول مشهور " اقتصاد برای خر است" آقای خمینی.
آقای خمینی اطلاع کمی از اقتصاد داشت. البته این به تنهایی عیب نیست. آدم های زیادی هستند که از اقتصاد چیزی نمیدانند، اما خوب از بخت بد انقلاب ایران سکان دست کسی افتاد که خودش که از اقتصاد نمیدانست هیچ، به اقتصاد و تئوریسین های اقتصادی هم حمله میکرد که به چه حقی اقتصاد مطرح می شود و رشته ای که نمودش "خربزه و شکم و کاه و الاغ" است ، بر "اسلام و مسلمین" ارجحیت پیدا میکند.
این سخنان آقای خمینی است که در اولین سالگرد اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام ایراد شده است:
" این جوان‌های ما رفتند، ریختند و اعضای آن‌جا را گرفتند و هیچ آسمان به زمین نیامد... این خدمت بود. شما الآن یکسال است این جاسوس‌ها را در آنجا حبس کردید و خبری نشد... الان ما را حصر اقتصادی کردند چه شد؟ مثلا ما کجایمان گیر کرده است؟... آن چیزی که برای ما ارزش دارد اسلام است. .. ما برای شکممان قیام نکردیم... ما از انزوا نمی‌ترسیم. استقبال هم می‌کنیم. اما ما منزوی نیستیم. شما خیال می‌کنید ما منزوی هستیم."[1]

"برای شکممان قیام نکردیم، برای اسلام قیام کردیم." با این گفته آیت الله، آن اظهار نظر اقتصادی-رویایی چندان غیرمنتظره نیست:
"دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم.دلخوش به این مقدار نباشید."[2]

اما برگردیم سر همان جمله جاودانه. آیت الله خمینی در در جمع کارکنان پخش رادیو بود که "اقتصاد برای خر است"، را حواله مخالفان میکند:

"من نمیتوانم تصور کنم، هیچ عاقلی نمیتواند تصور کند که بگویند ما خون هایمان را دادیم که خربزه ارزان بشود، ما جوانهایمان را دادیم که خانه ارزان بشود، این منطق باطلی است که شاید کسانی انداخته باشند، مغرض ها انداخته باشند، توی دهن های مردم که بگویند ما خون دادیم که مثلا کشاورزی مان چه بشود. آدم خودش را به کشتن نمیدهد که کشاورزی اش چه بشود.
همه دیدید که تمام قشرها ، خانم ها ریختند توی خیابان ها ، جوان ها ریختند توی خیابان ها،در پشت بام ها در کوچه و برزن و همه جا، فریادشان این بود که اسلام میخواهیم، برای اسلام است که انسان میتواند جانش را بدهد، اولیا ما هم برای اسلام جان دادند نه برای اقتصاد، اقتصاد قابل این نیست.
آن هایی که دم از اقتصاد می زنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند از باب اینکه انسان را نمیدانند یعنی چه، خیال میکنند انسان یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است. منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب میخورد، او کاه میخورد.اما هر دو حیوانند، اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند، اینها انسان را حیوان میدانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است.زیر بنای همه چیزش، الاغ هم زیر بنای همه چیزش اقتصادش است."[3]

جمله اولین رئیس جمهور در 15 مهر 59 نشان از تفاوت سلایقی داشت که در آخر به تقابل در بالاترین سطح نظام کشید:
"چه ضربه کشنده‌ای به انقلاب اسلامی ما زدند و چگونه زیباترین انقلاب را به بدترین شکل‌ها در آوردند و به جهان عرضه کردند،آنهایی که با این عنوان که ما برای اقتصاد، انقلاب نکردیم عملا زمینه فعالیت‌های سازنده و تولیدی را از بین بردند.آنهایی که چهره زیبای انقلاب ما را لجن آلود کردند."[4]
[1]- سخنرانی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، سروش، شماره 75، 17آبان 59، صص6-8
[2]- سخنرانی در بهشت زهرا، 12 بهمن 1357
[3]- سخنرانی در جمع کارکنان پخش رادیو، 17 شهریور 1358،قم، صحیفه نور،جلد 9، صفحه 450
[4]- انقلاب اسلامی، 15 مهر 59

پنجشنبه، اردیبهشت ۳۱، ۱۳۸۸

تحليل انتخابات دهم و گزينه هاي پيش رو

چند روز دیگر به دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده است.به نظر میرسد این انتخابات پتانسیل تبدیل شدن به کلیدی ترین انتخابات تاریخ ایران را داراست.
در پیش روی مردم ایران زمین پنج گزینه پیشروست:1-میرحسین موسوی2-مهدی کروبی3-محسن رضایی4-محمود احمدی نژاد5-و در نهایت تحریم


1-میرحسین موسوی:از بین چهار کاندید قطعا ناشناخته ترین گزینه برای جوانان ایران است فردی که شاید تا چندی پیش کسی او را به قیافه نمی شناخت اما حالا امید خیلی از ایرانیان معتقد به اصلاحات شده است.
حضور او میتواند نوید تغییرات عجیب در سطح کشور را نوید بدهد که مفید یا غیر مفید بودن آنرا گذشت زمان تعیین خواهد کرد.هنوز درگیری ها و خصومت ها او با شخص اول حکومت (ولو به ظاهر) یعنی ایت الله خامنه ای از یادها محو نشده است.تلاش های فراوان علی اکبر هاشمی رفسنجانی و حمایت حزب او کمی ما را وادار به تردید میکند حال که او برکرسی ریاست مجلس خبرگان نشسته است بی تردید مترصد حضور میرحسین در پست بالاترین مقام اجرایی کشور است ؛نقطه مشترک او ومیرحسین در عدم داشتن رابطه حسنه با ایت الله خامنه ای ست.
در هر حال در صورت انتخاب شدن میرحسین باید منتظر اتفاقات شگرفی در سطح کشور باشیم.
سخنان آیت الله خامنه ای در کردستان در مورد انتخاب اصلح ایراد شد بیانبگر ترس او ست زیرا به جای انکه برهمان شرایط کلیشه ای مدیر بودن،مدبر بودن،شجاع بودن و...اشاره کند از مردم خواست کسی را انتخاب کنند که به فکر چاپلوسی از غرب نباشد و همچنین در سیاست خارجی باج ندهد و کیست که نداند این سخنان نه اشاره غیر مستقیم بلکه اشاره مستقیم به کاندیدای اصلاح طلبان یعنی میرحسین موسوی ست و همچنین سیاست های ابلهانه محمود احمدی نژاد از دیدگاه آیت الله خامنه ای شجاعت است وبس.
تردیدی نیست آیت الله خامنه ای دارای عقده های فراوانیست چه از زمانیکه توسط آیت الله مطهری به مارکسیست بود ن متهم شد و چه زمانیکه تشرهای آیت الله خمینی را شنید و توسط او به انحراف از ولایت فقیه و عدم اعتقاد به آن متهم شد.اما دیری نپایید که با کمک های هاشمی رفسنجای و ری شهری بر جایی نشست که حتی در خواب هم تصور آن را نمی کرد و آقای حجت الاسلام خامنه ای یک شبه نه ره صدساله بلکه ره صدهزار ساله را پیمود و علاوه بر تبدیل شدن به آیت الله العظمی خامنه ای بر اریکه ولی فقیه تکیه زد.
اما اکنون هاشمی رفسنجانی در سر چه میپروراند برای همه می تواند باعث شگفتی شود هاشمی که او را بعد از آیت الله بهشتی دومین سیاستمدار مرموز ایران بعد از انقلاب باید نامید.
هاشمی رفسنجانی کسی ست که توانست آیت الله منتظری را از عرش به فرش برساند قطعا این توانایی را دارد که حجت الاسلام خامنه ای را همانطور که آورد به همان صورت از دور خارج کند و با انتخاب میرحسین او به نقشه های خود نزدیکتر خواهد شد حال چگونه مشخص نیست در ساده ترین حالت با کاهش اختیاراتش چنانکه گفته شده است چندی پیش میرحسین موسوی در جلسه ای خصوصی یک از اهداف خود را کاهش اختیارات ولی فقیه نامید و یا شاید هم مرگ ناگهانی خامنه ای یکی از راههایی باشد هاشمی در سر دارد و یا خلع او که ضعیفترین احتمال خواهد بود.
اما اینکه هاشمی و موسوی توانایی این کار را خواهند داشت یا نه باید در صورت انتخاب شدن این مسئله روشن خواهد شد.

ناگفته پیداست که اتفاقات مذکور تغییر محسوسی در زندگی مردم نخواهد داشت.

2-مهدی کروبی:ایشان را با صیغه ها یی که کردند و همینطور علاقه بیش از حد به ثروت میشناسند.
حضور افراد خوشنامی مثل:(کرباسچی،مهاجرانی،عمادالدین باقی،نجفی،جمیله کدیور،عبدی)و همچنین حمایت عبدالکریم سروش از ایشون را باید نقطه قوت کروبی دانست.
اما چیزی که مهم است اینست که کروبی شانس پایینی برای انتخاب شدن دارد و علاقه بیش از حد ایشان به ماندن و عدم کناره گیری به نفع میرحسین موسوی این شائبه را بوجود می آورد که ایشان از طرف آیت الله خامنه ای و دار دسته ایشان برای شکستن آرای میرحسین به ماندن در صحنه اصرار دارد.
گفتار تند ایشان نسبت به دولت و عملکردش و عدم برخورد احمدی نژاد با روزنامه ایشان"اعتماد ملی"این ظن را تقویت میکند زیرا روزنامه های دیگر با لحنی به مراتب آرام تر توقیف شده اند.


3-محسن رضایی:آقای رضایی هم که با جنایات در کردستان و همچنین علاقه مفرط به ادامه جنگ 8ساله میشناسیم.
در مورد حضورایشان تحلیل های زیادی وجود دارد اما محتمل ترین گمان اینست که ایشان برای شکستن آرای میر حسین موسوی به صحنه آمده است چون اکثر اصولگرایان منتقد ترجیح میدادند که به جای محمود احمدی نژاد به میرحسین رای بدهند اما با حضور او تعداد زیادی از آنها احتمالا از او حمایت میکنند و همچنین نکته مهم اینست که ا ز بین رضایی،علی لاریجانی و قالیباف انتخاب ایشان به عنوان کاندیدا این تردید را افزایش میدهد چون مسلم است رضایی هیچ شانسی برای پیروزی ندارد و اگر یکی از دو گزینه دیگر وارد صحنه میشدند پتانسیل نشستن بر صندلی ریاس جمهوری را داشتند اما احتمالا به خاطر دخالت های آیت الله خامنه ای و مصباح یزدی محسن رضایی وارد صحنه شد تا تنها حکم رای شکن داشته باشد نه گزینه ای برای احراز پست ریاست جمهوری

4-محمود احمدی نژاد:آنچه عیانست چه حاجت به بیان است

ایشون فرزند خلف ولایت مطلقه فقیه هستند و تمامی شرایط برای تبدیل شدن به شاه اسمعیل صفوی جدید را دارند و کاندیدایی که ولایتمداران متعصب و مدیران مدرسه حقانی به دنبالش هستند فقط باید در قامت شاه اسماعیل جدید باید جست وجو کرد وبس.

5.تحریم-ابتدا باید دید که آیا تحریم تاکتیک خوبیست یا نه.
باید دانست که ولایت فقیه مشروعیت خود را از مردم نمی گیرد که با عدم حضور مردم در پای صندوق های رای دچار عدم مشروعیت بگردد.
چندی پیش صادق لاریجانی برادر علی لاریجانی رئیس مجلس فرمودند که ولایت فقیه مشروعیت خود را از مردم نمی گیرد.فردی که بزودی برجای آیت الله شاهرودی در قوه قضائیه خواد نشست.
همچنین سخنان آیت الله خمینی در این مورد هم کاملا موید همه چیز است.
خمینی:مردم ناقص اند و نیازمند کمال اند و ناکاملند،پس به حاکمی که قیم امین صالح باشد محتاجند"
مصباح یزدی:"اعتبار ولایت فقیه به مردم نیست"
خزعلی:"این چه حرفی ست که میگویند اگر مردم خواستند،مردم چه کاره اند؟مردم احکام خدا را اجرا میکنند."
خزعلی:"قانون اساسی میگوید قوای ثلاثه زیر نظر ولایت فقیه است.شما وقتی ولایت فقیه را قبول نداشته باشید 20میلیون که هیچ30میلیون هم رای بیاورید تا این رای به تایید مقام ولایت نرسد معتبر نیست."

اما اگر بگوییم با عدم شرکت رژیم در سطح جهان بی آبرو میشود باید گفت رژیم آبرویی ندارد که بخواهد با عدم شرکت ما برود.
حکومتی که در کارنامه خود کشتار زندانیان سال 67،قتل های زنجیره ای،قضیه دادگاه میکونوس و ...را دارد با تحریم از ان ابرویی نخواهد رفت.

یکشنبه، اردیبهشت ۲۷، ۱۳۸۸

دانلود اسرار هزار ساله

سلام
امروز یک کتاب برای دانلود براتون گذاشتم کتابی که خمینی در جوابش کشف الاسرار رو نوشت البته خمینی اسراری را در کتاب کشف نکرد.
اسرار هزار ساله اثر علي اكبر حكمي زاده است كه تحت تاثير شادروان احمد كسروي بود براي دانلود بر روي اسرار هزار ساله كليك كنيد.

اسرار هزار ساله


در ضمن ايت الله بهجت هم مرد كسي كه در موردش ادعا ميشد تا زنده هستند امام زمان ظهور ميكند تا بار ديگر شاهد باشيم مراجع تقليد براي كسب خمس بيشتر حاضر به انجام هر كاري هستند.

دوشنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۸۸

شیخ فضل الله نوری و سرانجام او و شعری از ایرج میرزا در هجو او




شیخ فضل الله نوری از مخالفان مشروطیت که با استفاده از نام اسلام سعی در انحراف مشروطیت داشت و با طرح نظارت مجتهدین طراز اول بر مجلس در راه مشروطیت سنگ اندازی کرد و نظریه ایجاد شورای نگهبان برگرفته از این طرح است و در انقلاب شوم و غیر اسلامی57 به انجام رسید و از ذریه پاک ایشون نورالدین کیانوری رئیس حزب توده بوجود آمد.
حجّة الاسلام کتک می زند
بر سر و مغزت دَگَنَک می زند
گر نرسد بر دَگَنَک دستِ او
دست به نعلین و چُسک می زند
این دو سه گر هیچ کدامش نشد
با حَنَک و تحتِ حَنَک می زند
تا نشوی پاره خبردار باش
گاه حَنَک را به هَتَک می زند
گر کومکت رستم دستان بود
هم به تو و هم به کمک می زند
ور بکند پا بمیانی فلک
چوب به پا های فلک می زند
چک زنِ سختی بود این پهلوان
ملتفتش باش که چک می زند
دستش اگر بر فکلی ها رسد
گوزِ یکایک به الک می زند
ور الکِ تنها کافی نشد
هم به الک هم به دولک می زند
گویند آقا همه شب زیرِ جُل
از تو چه پوشیده کَمَک می زند
چون ببرد دست به سیخ کباب
بر جگر خویش نمک می زند
نَرمَک نرمک به سرانگشت خویش
دیم دَدَدَک دیم دَدَدَک می زند
مختصرا هر شب در جوف پارک
یارو صد جور کلک می زند
حالا در حضرت عبدالعظیم
شیخ درِ دوز و کلک می زند
اِن شاءالله دو روزِ دگر
خیمه از آن جا به دَرَک می زند
منعش اگر کس نکند بی ریا
دست تصرّف به فدک می زند
وان جِگر نازُکَش از بهر پول
روزی صد مرتبه لَک می زند
مجلس شوراست که با دستِ حق
سیمِ بَدان را به محک می زند
هر جا خواهی به سلامت برو
ملت اللهُ مَعَک می زند
قافیه هر چند غلط شد ولی
شیخ ز بیکاری سگ می زند
شاعر:ایرج میرزا

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۸۸

سوالاتي كه شيعه بايد جواب دهد(قسمت اول)

1.اهل تشيع حسينيه ها و فاطميه ها را به اسم دين ساخته اند حال بايد جواب بدهند كه حسينيه اعظم در زمان رسول الله در كجا قرار داشت همينطور تكايا و فاطميه ها؟

2.مداح اهل بيت و روضه خوان در زمان رسول الله چه كسي بود؟

3.در سالهاي گذشته چرا شيعه مراسم فاطميه را اينچنين در سطح وسيع انجام ندادند؟ (چرا در زمان آيت الله خميني اين مراسم بصورت رسمي گرفته نمي شدو در تقويم ها جايي براي شهادت فاطمه نبود.)

4.چرا در طول تاريخ كسي براي انجام اصل مهجور مانده ولايت فقيه قيام نكرده است؟

5.اگر حضرت فاطمه علم غيب داشتند چرا متوجه نشدند در صورت باز كردن در كشته ميشوند و يا در را باز نمي كردند و يا طوري باز ميكردند كه بين در و ديوار قرار نگيرند؟

ادامه دارد...

دوشنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۸۸

عکسی جالب از اوایل انقلاب 57


دراین عکس شما ایت الله طالقانی را درکنار افرادی می بینید که شاید کمترین سنخیتی با هم نداشته باشند مرتجعین مثل آیت الله بهشتی و هاشمی رفسنجانی در کنار پرزیدنت بنی صدر وهمینطور شما مجاهد اسوه اهل سنت احمد مفتی زاده وماموستا محمد ربیعی را نیز مشاهده کنید و برخی دیگر از علمای اهل سنت خراسان و بلوچستان که شباهتی به دو مرتجع یاد شده ندارند.

واقعا اگر انقلاب با این تفاهم وجود داشت و نظرات مخالفین تحمل میشد و مرتجعین از تمامیت خواهی دست میکشیدند آیا سرنوشت انقلاب ایران اینطور میشد.

شنبه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۸۸

خامنه ای خطاب به بازرگان در سال 72: دنیایت، دنیای نکبت است.

مصاحبه با مهدی بازرگان ، ماهنامه کیان، 1372:"حاصل رسالت پيامبر گرامي اسلام پس از 23 سال اين آيه بود که "و ‏رايت الناس يدخلون في دين‌الله افواجا"(و مردم را مي‌بيني که فوج فوج به دين خدا وارد می شوند) ؛ اما پس از گذشت ‏‏15 سال از انقلاب اسلامي، "و رايت الناس "يخرجون" من دين‌الله افواجا" و متاسفانه مردم ايران "خسر الدنيا و ‏الآخرة" شده‌اند... " ‏سخنان آیت الله خامنه ای در دیدار با کارگران و معلمان به مناسبت روز کارگر و روز معلم، 1372/02/15:آن آقايى كه خودش به حسب آنچه كه ما مى‌بينيم خسر الدنيا و الاخره است، بر مى‌دارد مى‌نويسد كه «ملت ايران خسر الدنيا و الاخره شده‌اند»! مى‌نويسند، و چاپ هم مى‌كنند كه «مسلمانهاى عالم و از جمله ملت ايران، خسر الدنيا و الاخره شدند.» چرا؟ چون با امريكا جنگيدند؛ مقصودش اين است! اين، خسر الدنيا و الاخره بودن است؟! ملت ايران كه توانست خود را از ذلّتِ وابستگى نجات دهد؛ توانست خود را از ذلّت و ننگ ارتباط و اتّصال با رژيم منحوس دست نشانده‌ى فاسد پهلوى و ارتباط با امريكا نجات دهد و اين‌طور شجاعت و شهامت و سربلندى در دنيا از خود به نمايش بگذارد و در جاده‌ى آزادگى گام نهد، خسر الدنيا و الاخره است؟! اين جوانان ما، اين خانواده‌هاى مؤمن ما، اين زن و مرد دلباخته‌ى دين و عاشق راه خدا، خسر الدنيا و الاخره‌اند؟! خودشان خسر الدنيا و الاخره‌اند! كسى كه اين را مى‌گويد، حقيقتاً خسر الدنيا و الاخره است. نه دنيا دارند، نه آخرت. دنياشان، دنياى نكبت؛ آخرتشان هم بلاشك، قهر و عذاب الهى است."